آره من اصلا بحثشو نمیارم وسط
من الان تاپیکم کلا موضوعش یه چیز دیگه بود این خانم بحث خیانت رو آورده وسط جواب ایشون رو دادم
وگرنه اگه آدم هر روز بخواد بحث اون اشتباه رو بیاره وسط و دعوا کنه که دیگه اسمش اصلا بخشیدن نیست
واقعا میبینی من یه چیز دیگه پرسیدم چی جواب میدن انگار من خودم نمیفهمم بعد خیانت چه کاری درسته چی غلط
من دخترم ۱۷ سالشه و پسرم کوچیکتر
روحیه الانشونو با قبل برگشتن شوهرم مقایسه میکنم اصلا حتی یه درصد شکم داشته باشم تو بخشش شوهرم اونم نمی‌مونه واسم ، اینقد که بچه‌ها م آروم و خوب شدن
وای شما چقد سطح فکرتون پایینه
کسی که خیانت رو بخشیده و دو طرفی دارن زندگیشون رو‌میشازن و از نو شروع کردن اتفاقا خیلی هم باارزش و‌قوی هستن و‌افرین بهشون برا ارادشون
شما بااین‌کارت داری نمک رو زخم‌میپاشی یکم فکر کنید بعد حرف بزنید الان این حرفتون چیزی رو‌درست کرد؟
بچه‌ها یه قسمتی از ماجرا هستن من خودم شوهرمو دوست دارم و اینجوری آرامش دارم، من زندگی بعد. جدایی رو تجربه کردم و همینطور شوهرم دوری از ما رو و هردومون متوجه شدیم که زندگی ما با هم تکمیل میشه، ما یه خانواده این دوتا بچه داریم ۲۰ سال زندگی کردیم همه فامیل و دوست و آشنا منو به عنوان همسر میشناسن و شوهرم خودش به این نتیجه رسیده که هیچ جا براش آرامش اینجا رو نداره، و منم همینطور پس اینکه یه کاربری که هیچوقت جای من نبوده بیاد اینو بگه مهم نیست منم تو شرایط بقیه بودم احتمالا نظرم همون نظر اونا بود
شاید باور کردنش سخت باشه براتون، ولی اینکه میگن من تا سال ها به خیانت فکر کردم و عذاب کشیدم و نمیتونم اعتماد کنم و... اصلا واسه من صدق نمیکنه ، من پروندشو همون روزی که برگشت بستم و تموم شد ، اگه شوهرم حتی یه روز گوشیشو جواب نده شک نمیکنم بهش، شاید به نظر شما مسخره بیاد ولی من هیچوقت عذاب نمیکشم و برام مهم نیست چون میدونم الان تنها دغدغه شوهرم آرامش و آینده ی من و بچه‌ها مونه
