آره سال ۸۲. (۴۱۴)تا...اوناهم قبول کردن و ازدواج کردیم
من نه برای مهریه ازدواج کردم....نه برای مالو اموال....
این ی عرفه که زمان ما بزرگترها به توافق میرسیدن و به دختر هم اصلا مربوط نبود.....ازدواج ما هم کاملا سنتی بود...
ما ازدواج کردیم،که زندگی کنیم...بچه دارشیم....بچهامونو تربیت کنیم..بچهامونو عروس و دوماد کنیم.....نه اینکه به فکر مهریه و طلاق باشیم.....من ۲۱ سال بدون مشکل...با همه ی فراز و نشیبها..کنار اومدم..زنگی کردمو ...زندگی میکنم .زندگی خواهم کرد......فقط از اینکار خانواده ی شوهرم بشدت ناراحت شدم....وبعد ۲۱ سال ،دیگه مجبور شدم باهاشون قهر کنم وقطع رابطه.......حالا هم همه چیز به نام اوناست...منمدر سکوت ،کنار بچهام ...دارم به زندگی ادامه میدم.آرامش بچهام خیلی برام اهمیت داره....