چند شب پیش دردم گرفت بچمم تکون نمیخورد تا صبح نگران بودم اخر طاقت نیاوردم رفتم بیمارستان
بعد به شوهرم گفتم نگو رفتیم بیمارستان باز داستان درست میشه
اونم باز رفت گفت😐😐😐
بعد مادرشوهرم میگه بچم حساسه ناراحت میشه چیزیت شد تحمل کن نگو!
این درسته
بچه من مهم نیست؟ بچه اون که شوهر منه فقط مهمه؟ پس چی میگن ما نوه مونو دوست داریم
اخرش این فقط خودمم که به بچه اهمیت میدم همه فکر خودشونن!! حتی تو این موارد هم خودخواهن!