مخالفم خیلی زیاد
وضعیت دختر عموم رو که میبینم
همیشه حسرت میخوره همیشه ناراحت هست
همیشه بابت این موضوع با خانواده اش بحث داشت
برعکس با خانواده ای هم ازدواج کرد که طرف خواهر و برادر زیاد داره 🥲
از همه تنهایی هایی که تو بچگی کشید به کنار همبازی نداشت تو جمع اگر کسی پیش خواهر و برادرش بازی میکرد اون تنها میشد
شب عروسیش هم
داداشای داماد هی میومدن پیش داداششون
خواهراش هی میومدن
موقع کادو دادن همش میگفتن هدیه خواهرای داماد هدیه داداشای داماد
دختر عموم هم نه خواهر داشت تا برادر 🥲🥲
اون لحظه من قشنگ متوجه غم تو چشاش شدم با حسرت نگاشون میکرد
اگر شرایط خوبی دارید به نظرم حداقل بچه دوم رو بیارید