یه مامان‌بزرگ دارم ۸۶سالشه
حوصله بچه مچه نداره اصن
خیلیم بدجنس و پرروعه
بابام جمعه ها میره دنبالشون برای گردش پروپرو میگه بریم خونه شما فلان غذارو بخوریم
بعد خودش که با خالم نزدیک ۴۰سالشه ، محرده ، زندگی میکنه ، سال تا سال کسیو دعوت نمیکنن
انقدم زبون تند و تیزی داره که خدا میدونه
میبینمش از زندگی سیر میشم
با این مادربزرگ چطوری باید رفتار کرد
قطع ارتباط
بابات بیکاره میارتش‌خونه تون؟
هیچ کاری نکن
آخر عمری دلش رو نشکون
نسل پنجاه و هفته دیگه
بابا ولش کن
آدمایی که سنشون بالاس با نوزاد یه حالی دارن
دیگه بی اعصابن درست متوجه درست و غلط نمیشن
حالا مادر شوهر من اصلا حال و جون نداره
ولی خونش کاروانسرا شده
دو روز آخر هفته دخترانش و نوه ها میان
فکر کن ده نفر بخوای دو روز صبحانه و ناهار و شام بدی
مادربزرگ مادری منم بدجنسترین زن روی کره ی زمینه واقعا بدجنسترینه
حقیقتا منم ک ۲۳ سالمه حوصله بچه ندارم چ برسه ب زن ۸۶ ساله
ی بار در هفته اس دیگ تحمل کن مجبوری
