یه هفتس که مادرشوهرم اومده خونه ما مونده
ما راهمون دوره
گاهی وقتا انقدر تیکه میندازه که حوصله آدمو میبره
امروز یه حرکت حال به هم زن دیدم ازش
داشت ظرفای ناهار که خوردیم آب میکشید فکر کرد من از تو پذیرایی نمیبینمش
یه تیکه از سیم ظرفشویی کند و دندوناشو در آورد سابید به دندوناش
حالم به هم خورد😥😒😒
کاش زودتر میرفت نمیدونم چجوری تحملش کنم
امشبم قراره پدر شوهرم و خواهر شوهرم بیان
تا کی بمونن نمیدونم
خدا بهم صبر بده