من ۱۹ سالمه سه ماهه تو عقدم بعد دانشجو هم هستم رشته ام نقاشیه طبیعتاً بچه های هنر سرشون شلوغه و مدام باید طراحی کنن من کل هفته دانشگاهم صبح میرم شب میام بعد کارامو میکنم آخر هفته ها هم میرم خونه مادر شوهرم وسایلمو میبرم اونجا کار میکنم
و خدا شاهده وقت نمیکنم تو خونه کارا رو انجام بدم مثلا ظرف بشورم یا غذا درست کنم
بعد مامانم رفته بود امروز سر کار خواهرم ۱۴ سالشه از صبح حموم نرفته بود لنگ ظهر بیدار شده رفته حموم نهار درست نکرده بود منم بیدار شدم به مامانم پیام دادم نهار چی درست کنم گفت خواهرت میدونه
منم گفتم خب بعد ساعت ۱۱ و نیم از حموم اومدم بیرون
۱۲ غذا رو درست کرد مامانم یک اومد
ماکارونی خواهرم درست کرد. بعد چون ده دقیقه دیر تر آماده شد مامانم اومد تو اتاق من داشتم طراحی میکردم اومد یه لگد زد کل کارامو پرت کرد وسط اتاق
یه لگد هم زد به پهلوم نتونستم تعادلمو حفظ کنم
سرم خورد به گوشه کمد الان پلک میزنم سرم درد میکنه
دیروزم از خونه مادر شوهرم اومدم باز بحث کرد باهام