2777
2789
عنوان

شب یلدا کجا ااین

| مشاهده متن کامل بحث + 979 بازدید | 91 پست
خب من سالهاست این مدلی زندگی می‌کنم همیشه تنهابودم امسال بعد عمری قرار شد بریم خونه مادرشوهرم که نشد ...

مشکلی باتنهایی نداری چجوری کنارمیای باهاش

منم نصیحت کن من برخودکشی فکر میکنم 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

تواین هوابیرون شهر؟بچه دارین؟خوش بحال اونایی ک میرن خونه مادربزرگ وپدربزرگشون دورهمن

اره شوهرش خیلی خوش گذرونه...ی دختر از شوهر سابقم دارم ک دست خودشه تازه 3 هفته پیش جای من بود دوباره نمیارش ...اره والا 

فکر میکنم پدربزرگم

پنج اصل جاودانه در هستی وجود داره که گریزی از اون نیست؛اگر ما این پنج اصل رو بپذیریم.تاب آوریمون در زندگی بالاتر میره.       اصل اول : هیچ چیز در این دنیا پایدار نیست .                                    اصل دوم : رنج بخش جدایی ناپذیر زندگیه .                                اصل سوم : همه ی تصمیم ها و کارها ؛ گاهی اوقات اونطوری که ما میخوایم پیش نمیره .                                                                 اصل چهارم : زندگی گاهی اوقات با ما غیر منصفانه رفتار میکنه.             اصل پنجم : دوستان ، آشنایان و اطرافیان گاهی اوقات با ما نامهربانانه رفتار میکنن.                                                                               اگر ما این پنج اصل رو بپذیریم ، در هنگام مواجه شدن با فقدان ، کمتر آسیب میبینیم(:🤍
الهی بگردم بازم دمش گرم

برادرم  ۱۰ ساله که همسرش فوت کرد  با دوتا بچه  با مادرم زندگی میکرد مادرمم که فوت کرد  خونه مادرم رو خرید  همونجا زندگی میکنه   هیچوقت هم  ازدواج  نمیکنه  همیشه هر مراسمی باشه اونجا  هستیم

خونه مادر شوهر 

البته دارم صبوری میکنم منتظر یه جرقه ام تا شوهرمو پاره کنم

سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
مشکلی باتنهایی نداری چجوری کنارمیای باهاشمنم نصیحت کن من برخودکشی فکر میکنم

نه به نظرم آرامش بیشتری دارم ، عادت کردم 

چرا خودکشی !!! 

نصیحت خاصی ندارم وقتی تو شرایطش قرار بگیری عادت میکنی اولش سخته اما کم کم عادت میکنی برات لذت بخش میشه 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز