2777
2789
عنوان

کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

| مشاهده متن کامل بحث + 109173 بازدید | 1346 پست
ایشالا خدا نظری کنع و زندگیت روبراه شه این پول لعنتی شده همه چی تو این دور وزمونع لعنت به این گرونی ...

فقط دعا کن حقمونو خوردن رفت .توفامیل اونایی که قبلا ازحسادت میترکیدن .الان به خودشون اجازه دادن بهمون بگن گدا گشنه ها .یا میگن بدبختا از کجا میخواین بیارین بخورین .اینارو برا سوزوندن ما گفتن .یه عمر زحمت بکش نون حلال ببرسر خونه زندگی تهشم تازه تهمتم زدن به بررگترهام 

لایک نکنید .توروخدا 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

اره بادش بخیر ما آنموقع روستا بودیم عصر ک مدرسه میومدم میرفتم رودخونه ظرفارو میشستم آب میوردم زمستون ...

زمستونم بود شانس ما همین ک شروع میشد ۵ دقیقه بعدش برقا قطع میشد،منم میرفتم تو حیاط زیر برف رو ب آسمون با گریه   دعااامیکردم ک زودتر برقا بیاد ولی نمیومد،خلاصه زندگیا همش با بغض و گریه همراه بود😂😂

به قیمت سفید شدن موهایم تمام شد،،،ولی آموختم که ناله ام سکوت باشد،گریه ام لبخند و تنها همدمم ،خداااا،،
باز خوبه مادرت سلیقه بخرج می‌داده مادر من تو یه کاسه روحی تخم مرغ درست میکرد تهش میسوخت باروغن کم رو ...

ای جان. اره منم نمیدونستم خانواده ما خیلی در پیت بوده🙈😂😂😂

خوبی بچگی اینه ادم فک میکنه همه هموجورن

من خودم در رفاه بزرگ شدم ولی همسرم نه میگفت حتی پول ندلشتم تو دانشگاه رورانه پول سلف بدم دو روز یه و ...

برا تو چی خرید عروسی و طلا نگرفتن ینی برات؟

از عقده ایی جوری فرار کنید انگار شیر افتاده دنبالتون
زمستونم بود شانس ما همین ک شروع میشد ۵ دقیقه بعدش برقا قطع میشد،منم میرفتم تو حیاط زیر برف رو ب آسمو ...

وآسه ما برقا نمی‌رفت باخیال راحت می‌دیدیم یادش بخیر بچگی بهترین دوران زندگی هرانسانیه ایشالا ک هیچ بچه ای درد وسختی نکشه 

من ی بار داشتم کفش سوراخم مثلا میدوختم سننم نهایت هشت 😔دامادمون دید خیلی دلش سوخت اروم ب خواهرم گفت ...

منه خاک تو سر یه بار داشتم کفشمو چسب میزدم یه مهمون پولدار داشتیم فکر کنم اون دید😂🙂

زمستونم بود شانس ما همین ک شروع میشد ۵ دقیقه بعدش برقا قطع میشد،منم میرفتم تو حیاط زیر برف رو ب آسمو ...

ولی اقای من با طریساز بود باطری اورده بود برق که شنبه ها میرفت ما صدای تلویزیونمونو بازززز میکردیم بعدا همسایه ها در میامدن هاج و واج که صدای آهنگ اوشین از خونه کیا میاد مارم لو نمیدادیم و یه حس لاکجری بودنی پیدا میکردیم که نگو🙈🤣🤣🤣🤣 یه تلویزیون ۱۴شارپ سیاه و سفید که فابشم قرمز پلاستیکی بود🙈

ای جان. اره منم نمیدونستم خانواده ما خیلی در پیت بوده🙈😂😂😂خوبی بچگی اینه ادم فک میکنه همه هموجورن

دقیقا من بعدها متوجه تفاوت ها شدم حتی فکر میکردم دنیا فقط ایران وعراقه ایرانم فقط شهرما بچهای آنموقع چشم وگوش بسته بود فضای جامعه هم بسته بود الان بچه ۴ساله همه چی میدونه

بچه ها من یه حسرتی مونده به دلم و بچه های خانواده پدریمو که میبینم نه اینکه بدم بیاد ازشون ، اما اصلا از موفقیتهاشون خوشحال نمیشم ، اونم اینه 

پدر من بچه بزرگ خانواده بود ، پدر بزرگم پیر بود و کارمند شرکت نفت بوده و پول و مغازه و ‌خونه و ماشین هم داشت 

اما به رسمشون از پسر بزرگ خانواده کلییییییی کشیدن، از مجردی بابام گرفته تا متاهلیش 

پدر منم دلسوز خواهر و برادراش 

مثلا یکی از عموهام پیش مامان و بابام بزرگ شد 

یکی دیگه شون ازدواج کرد ۲ سال با خانواده من زندگی کردپ

جهیزیه و سیسمونی به عمه م داد 

کلی پول به پدر بزرگ و مادر بزرگم میداد 

الان همه پوووووولدار، بچه هامون از ما خیلی کوچکترن خونه و ماشین دارن 

هر کدوم از عموهایم و عمه هام چند تا خونه دارن 

فقط پدر من یه خونه داره و یه ماشین 

هییییییچوقت هیییییییچ کدومشون نشد کمک بابام کنه، نه که ما ندار باشیم 

اما اگر اونا نبودن الان بابام تیلیاردر بود 

همون عموها پدر بزرگم که فوت شد ، ارث تقسیم کردن، همه شون شریکی باغ و ویلا خریدن ، بابامو شریک نکردن 

الان خدارو شکر برادرام خیلی وضعشون خوب شده و دارن کلی ملک و املاک میخرن و به پدرم و مادرم رسیدگی میکنن 

اما حاااالم از عموهایم بهم میخوره ، فقط سوهان روح مون بودن، چقدر از لحاظ مالی و روانی خانواده مارو اذیت کردن 


ولی اقای من با طریساز بود باطری اورده بود برق که شنبه ها میرفت ما صدای تلویزیونمونو بازززز میکردیم ب ...

وآسه ما نارنجی بود مامانم میرفت بیرون سیمشم باخودش می‌برد ک ما نگاه نکنیم 😂😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز