کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

یه زن داداش عوضی داشتم که لباس کهنه هاشو برای من می‌آورد در صورتی که خودش اوضاعش بدتر بود و داداش خدا بیامرزم یه عمر کار کرد هیچی جمع نکرد

الان وضعت خوب شده ؟

همین الان با شوهرم بحثم شد بهم گفت مگه خونه ننت چی خوردی 🫠با این تاپیکت دارم مث ابر بهار اشک میریزم

آخه من که خودم میدونم خیلی حساسم چرابایداین تاپیک روببینم وتاآخربخونم؟😭خداوندبه دل من صبربده وبه دلهای شماها شادی🙏

اونایی ک اوضاعتون اونقد خراب بود اگه دوس داشتید میشه بگید تعدادتونم زیاد بود؟ و اینکه پدرراتون کارشون چجوری بود اینکه اگر تعداد بالا بود خانواده هییچوقت نگف ایکاش انقد بچه نمیاوردیم یا خودتون خواهر برادراتون همچین حرفی بزنید وقتی بزرگ شدید. 

بعضی از کامنت ها رو خوندم یاد یه چیزی افتادم 

من وضع مالی بابام خدارو شکر خوب بود 

یه دوره ای اون زمان که هیچکس دانشگاه نمی‌رفت ، ۲ تا خواهر و برادر بزرگتر از من دانشجو دانشگاه آزاد بودن، بابام داشت خونه می‌ساخت و کلا دستش خالی شده بود 

عروسی دختر عموم بود ، من لباس گرم زمستون رو پوشیده بودم و هییییچوقت یادم نمیره زن عموم که بچه دار نمیشد و شوهر تلیاردر بود، کشیدم کنار گفت نمی‌تونستی یه لباس دیگه بپوشی، من فقط ۱۰ سالم بود 

هنووووز یادمه 

یه سری هم بابام یه ضرر مالی کرد ، کارگراش آسیب دیدن و دادگاه و ‌.‌.. 

خدا وکیلی هممون کار می‌کردیم و پولمون میزاشتیم رو هم که بتونیم هم زندگی کنیم و هم پول دیه بده و ..... 

عید شد رفتیم خونه مادر بزرگم ، همه جمع بودن ، عمه م بهم گفت خدا رو شکر انگار از اون وضعیت در اومدین( فقط شنیده بودن که بابام ضرر کرده) گفتم آره خیلی دوران بدی بود، گفت من که هر وقت شما رو دیدم یه چیزی تنتون بوده 🥲

همون عید تولد داداشم بود فقط واسش یه کیک خریدیم و همون زن عموم که تیلیاردر بود فهمید ، رفته بود به خالم گفته بود اینا که ورشکست شدن ، از کجا میارن کیک میخرن 

آخخخخخ لعنت به فامیل بی همه چیز 

هرررررر چی عزت نفس و اعتماد به نفس مون ..... شد بخاطر اونا بود 

ایییی خدا.‌ چقد بده این رفتار. خدایا 

خونه بابام هم نداشتم هم مامان خودشیفته داشتم الان خیلی اوضام خوبه ولی همون بساطه شوهر بی محبت که حالش از من بهم میخوره ولی هر چی بگم میخره ولی اندازه ارزن برام ارزش نداره

طبیعیه که از خوندن این تایپیک گریه کردم؟

از خودم خجالت کشیدم از زحمت پدر و مادرم خجالت کشیدم که هرکاری برای ما می‌کنند تهش سر یچیز مسخره کلی ازشون ناراحت میشم واقعا از خودم بدم اومد که قدر نمیدونم و نتونستم نتیجه زحمتاشونو جبران کنم هروقت هرچیزی خواستم از همه چیزشون زدن تا جورش کنند آخرشم نشد اسی تایپیک حالمو خیلی بد کرد ولی لازم بود ببینمش هرکی خوند یه صلوات برای موفقیت من بفرسته💔

بمیرم برا اون دوچرخه تمیز کردنت🥺🥺

خدارو شکر که الان درآمد خوبی دارییییی 

به مامانت خیلی برررس

😁😁😁لنتی 

وای یاد خودم افتادم هیچی نداشتیم بخوریم فامیلا برامون مواد غذایی میاوردن یه شب نون خشک خوردیم چقدر دلم شکست برای بابام 

هیچ وقت پول نداشتم مدرسه خوراکی بخرم کفشام تا زیر پام پاره بود بارون برف نیرفت توشون‌ زوزه میکشیدم تا خونه😑🫠الان خداروشکر از اون وضعیت اسفناک درومدیم

خیلی بده و بدتر اینک عذرخواهی نکرد گفت تو روانی و کسخولی ک سر یه حرف کوچیک دعوا راه میندازی بعدش گذاشت رفت 

و منی ک شرایط طاهری خونمون مث بقیه نیس . فکر اینکه خاستگار زیاد بیاد یا چی نگرتن کننده  . از یطرفم سن ادم بالا میره واقعا خیلی سخته نگران اینده . کاش میشد منم شوهر کنم سرو سامون بگیرم ‌. الهی همه جوونا خوشبخت شن .

من شوهرم پولدار خسیس بااختلاف سنی ۱۸ من از اول نمیخواستم چون پولدار بود وگفت آب نمیزارم تو دلت تکون بخوره قبولش کردم برام سال یبار مانتو میخرید طوری بود که مادرشوهرم وخوا۷رشوهرم اینا پشت سرم رفته بود گفتن که این حسوده نیخرید بهش نشون ندید منم فهمید از اون روز تا بتونم میخرم بادعوا باشوهرم که بهشون ثابت کنم حسود نیستم