منم مثل تو بودم
یادمه شوهرم که اومد خواستگاریم پنج سال پیش بود ، من هیچی نداشتم بپوشم:) چادر و قرض کردم از کسی ک خوشم ازش نمیاد
لباسم ی پیرهن کوتاه مجلسی بود ک برا عروسی دخترعمم یکسال قبل خریده بودمش
مجبورا زیر سارافنی گفتم خواستگارم(شوهرم) برام خرید آورد در خونمون خواستگاری رسمی+بله برون بود
شلوار جذب خونگیمو پوشیدم و....
هعععیییی
نه مثل عروسا بودم نه مثل دخترای سرپرست دار!
من تو خونه پدرم با وضعیت مالی معمولی بزرگ شدم لنگ نبودیم اما خیلی معمولی بودیم بعد که ازدواج کردم خانواده شوهرم میخواستن اینو بکوبن تو سرم تحقیرم کنن منم جوری برخورد کردم که این واسم یه نقطعه ضعف نیست دیگه @وه وضعیت مالی خانواده مو هم نمیتونن بخورن
اینطوری ادم کمتر اسیب می بینه الان شما چه حسی داری حست مثله استارتر نیست که خدای نکرده چن جا گفتن خودکشی و اینا ؟
البته میخوام تاثیر رفتار خانواده رو بدونم که با وجود سختی اگه خانواده خوب باشه خیلی فرق داره یا نه ؟
چون من احساس میکنم این فقر نیست که استارتر و اینهمه آزار داده بیشتر رفتار خانوادش بوده چون خانواده ایشون حتی اگر پولدار بودن باز استارتر دچار تروما میشد فقط تو آسایش و رفاه
من خانواده م بی پول نبودن اتفاقا وضعشون خیلی خوب بود ولی واسه من همیشه میگفتن نداریم
استارتر نمیتونی بری سرکار؟ یکم پس انداز کنی و دهن شوهرت رو بببندی بعد اقدام کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز