2777
2789

من ندیدم ولی زن بابام داشت یکبار جلومون حالش بد شد خیرره شد ب در تراس بعد یهد افتاد شروع کرد خودشو زدن موهاش کشیدن بقدری زور داشت خدا میدونه ۱۰تا مرد حریفش نبودن یکی اوردیم روش بخونه طرف خوند خوند یهو پشت سرم نگاه کرد ریدم ب خودم گفت رفت 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

شکل ترسناکی دارن؟ چرا جن زده شدی کاری کردی؟ چجوری فراموش کردیش

برام دعا نوشتن

بکی از فامیلا😕

فراموش کنم؟امیدوارم هیچوقت درگیر نشی چون چیزی نیس بتونی فراموش کنی

اندی: یه چیزی هست درون تو که اونا نمیتونن بهش برسن یا لمسش کنن،اون ماله توعه !رد : درباره چی صحبت می کنی؟اندی: امید ⭐️🐋                                                       وطنم رها خواهی شد شاد خواهی شد..✨                            من یه دختر آزاده ام🙋🏻‍♀️ ‌/                                                   🌸اتفاقا ناراحت شو،بذار حس غم و دلتنگی و عصبانیت خفه ت کنن،اون آهنگی که غمگینت میکنه چون باهاش خاطره داری رو پونصد بار گوش بده،تمام اتفاقای بدی که بهت آسیب زدنو هرشب قبل خواب مرور کن.برای نبودن یه آدم تو زندگیت که هنوز توی قلبت نمرده غصه بخور،با کله برو توی خطر،توی تمام حسای بد و با سلول سلول بدنت حسشون کن. احساساتتو نادیده نگیر. با تموم وجود زندگیشون کن تا تایم طولانی که باید برای اتفاقای بد بگذرونی بگذره.تا بتونی برای همیشه بپذیریشون و یه نفس راحت بکشی. تا توی ذهنت برات تموم شن یجا.فرارنکن.واسا از حقیقتای تلخ زندگیت و احساساتت کتک بخور.چون اگه نادیدشون بگیری تو ذهنت برات حل نشن،یا یه مدت براشون ناراحت نمونی حسودیشون میشه و دیر یا زود دوباره بهت حمله میکنن و نابودت میکنن،به تازگی روز اول..🌸

شوهرم بخوابه؛ منم براتون تعریف میکنم؛ یه اتفاقی رو که شاهدش بودم.

هر گاه که تسلیمم  در کارگه تقدیر آرام تر از آهو بی باک ترم از شیر.هر لحظه که می‌کوشم در کار کنم تدبیر رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر. ( حضرت مولانا )

من یه بار تو خونه تنها بودم بچه بودم بعد یه نفر در زد منم همینجوری آیفونو زدم درو باز کرد دیدم از اون گداهاس بعد آقا هم بود 😑😑😑جلو درو گرفته بود پول میخواست ندونستم چیکار کنم گفتم وایسا الان میام میدم 😂😬خلاصه رفتم گفتم ندارم برو درو بستم دستشو گذاشته بود جلو در درو هل داد 😭😐پاشم از یه طرف گذاشت من هل میدادم اون میداد ووییییی بلاخره درو بستم دیگه انقد ترسیدم قلبم تا چند دقیقه تند میتپید خیلی ترسناک بود واسم 😯

فقط 34 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

    خدا قشنگ میچینه؛❤️🌱                                          ”در کنار ساحل قدم می‌زدم و می‌خواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد.جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم، نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است.با خودم فکر کردم در زندگی چند بار چیزهای بی‌ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم، دیدم که چقدر بیهوده بوده است!ولی آیا اگر به سمت آن شی بی‌ارزش نمی‌رفتم، واقعاً می‌فهمیدم که بی‌ارزش است یا سال‌ها حسرت آن را میخوردم! جواب کامنت های منفی رو نمیدم 🦋🌱

@پریا_حبیبی72‍ 

اینو می‌خواستین تگ کنین؟😂😌

فقط 34 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

    خدا قشنگ میچینه؛❤️🌱                                          ”در کنار ساحل قدم می‌زدم و می‌خواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد.جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم، نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است.با خودم فکر کردم در زندگی چند بار چیزهای بی‌ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم، دیدم که چقدر بیهوده بوده است!ولی آیا اگر به سمت آن شی بی‌ارزش نمی‌رفتم، واقعاً می‌فهمیدم که بی‌ارزش است یا سال‌ها حسرت آن را میخوردم! جواب کامنت های منفی رو نمیدم 🦋🌱

@پریا_حبیبی72‍ اینو می‌خواستین تگ کنین؟😂😌

تگ نشد 🤣🤣🤣

فقط 34 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

    خدا قشنگ میچینه؛❤️🌱                                          ”در کنار ساحل قدم می‌زدم و می‌خواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد.جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم، نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است.با خودم فکر کردم در زندگی چند بار چیزهای بی‌ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم، دیدم که چقدر بیهوده بوده است!ولی آیا اگر به سمت آن شی بی‌ارزش نمی‌رفتم، واقعاً می‌فهمیدم که بی‌ارزش است یا سال‌ها حسرت آن را میخوردم! جواب کامنت های منفی رو نمیدم 🦋🌱

خانم مهندس خیلی ممنون😂😂😂

اولش آبی شد پیامم رو فرستادم مشکی بود نمی‌دونم چرا 😂😂😂😂😂😂😂😂😂

فقط 34 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

    خدا قشنگ میچینه؛❤️🌱                                          ”در کنار ساحل قدم می‌زدم و می‌خواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد.جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم، نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است.با خودم فکر کردم در زندگی چند بار چیزهای بی‌ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم، دیدم که چقدر بیهوده بوده است!ولی آیا اگر به سمت آن شی بی‌ارزش نمی‌رفتم، واقعاً می‌فهمیدم که بی‌ارزش است یا سال‌ها حسرت آن را میخوردم! جواب کامنت های منفی رو نمیدم 🦋🌱

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز