پدرو مادر طلاق گرفتن و برادرم ازم متنفره ( هیچ علتی ندارع از کودکی حسش نسبت بهم تنفر بود هیچ دعوایی هم نکردیم ) بعدش از سر تنهایی و بی کسی با ی آقایی دوست شدم توی کلاس هنری ک ضربه های زیادی خوردم سرش ( تا ته همه چی باهم رفتیم دیگه خدتون فرض کنین چی میگم ) الآنم از قبل تنها تر شدم دانشجوی شهر دیگم و هر روز آرزوی مرگ دارم احساس تنهایی میکنم هیچکسو ندارم ازتون میخام برای مرگم دعا کنین ، زنده موندن خیلی برام سخته خیلی نمیدونم چطوری بگم