2777
2789
بخاطر حرف مردم و ترس از جدایی دوباره بهش برگشتم اما همش با دوستاش بیرون بود میگفت وقت ندارم با تو بی ...

بعد از اون خیلی کمتر باهام حرف میزد 

برای اینکه پیش هم باشبم 

گفتم واسه ماهگردمون ساعت هوشمند براش بخرم خریدم و واسش پست کردم 

بعد از اون خیلی کمتر باهام حرف میزد برای اینکه پیش هم باشبم گفتم واسه ماهگردمون ساعت هوشمند براش بخر ...

و گفتم اخر هفته بریم  بیرون کیک بخرم و جشن بگیریم 

جمعه شد قبلش کیکو سفارش داده بودم 

زنگش زدم گفت با دوستمم میخوام برم کوه و گوشیو روم قطع کرد

و بعدم گفت تو شلوغش میکنی 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

اخرشم سر دوسال شد و قرار بود ازدواج کنیم که زد زیر همچی

حالا من موندم و یه ادم وابسته 

که از لحاظ روحی و جسمی مریض شده 

هنوز این موضوع رو به اطرافیان نگفتم و از حرف بقیه میترسم :)

:) تو چرا

داستانش طولانیه حوصله نوشتن ندارم 

فقط خداروشکر کن زودتر فهمیدی 

من ازدواج کردم باهاش ، سرمایه مو برد ، دختر بودنمو ازم گرفت ، خانواده م دیگه اون اعتماد رو بهم ندارن 

از آشنایی تا الان سه سال میگذره و من سه سال از زندگیمو به پاش سوختم اون تو حساس ترین سنام یعنی ۲۱..۲۲..۲۳.

الآنم ۲۴ سالمه و دارم جدا میشم ، با اینکه نه سرمایه ای برام مونده نه دلی نه امیدی 

افسرده شدم بخاطرش 

از زندگیم جا موندم سه سال 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز