رابطه البته جدا شدن ولی من چند بار دیدم هنوز ک هنوزه تو ذهنم حک شده یک بار منو برده بود خونش من خودمو زده بودم به خواب روی همون تخت کار خودشون رو کردن یل وقتی تو عقد بود همش تو خونه ما بودن من چند بار چشم خورده بود بعد حتی یک بار دامادمون بهمون گفت ک تو عقلت خیلی خوب می‌کشه فلان گفت این برای زن شوهر ها لازمه گفتم من از همچین کاری خوشم نمیاد گفت بزرگ بشی خوشا میاد ( خیلی حس بدی گرفتم من اون موقع فکر کنم کلاس دوم سوم بودم فقط گفتم بدونید تو ذهن بچه ها خوب میمونه من با جزئیات کامل یادمه بعد ۱۵ سال
چه خواهر نادانی
حالم بد شد
چه داماد آشغالی
دقیقا!!!
حتی بچه های کوچیک هم تو ذهنشون میمونه من یادمه هنوز مدرسه هم نرفته بودم و رابطه رو دیدم و جدی نگرفتن گفتن یادش میره ولی هنوز دقیق یادمه
ای بابا چه بی فکر
خواهرت خیلی کودن بوده که رعایت نمی‌کرد از پسر مردم انتظاری نمیشه داشت
چه داماد آشغالی
چه حرف بدی به یه بچه زده
واااا چقد گرم بودن خب چرا وقتی یکی تو خونتونه این حرکت رو میزنید
چراخودتوبه خواب زده بودی؟
درسته. حتی میگن خیلی از مشکلات ریشه در کودکی داره
خواهرت بی عقلی کرده.وگرنه ازداماد ک غریبه س نمیشه ب اون صورت انتظارداشت
خواهرت بیشعور بوده
مادران عزیز فرزندان خود را تنهایی به منزل دیگران نفرستید
حتی اگر پسر و عروس یا دختر و داماد باشن
خودت بزاد خودت گردن بگیر
یعنی داریم واقعا همچین دوماد پروییی !!
اووع😑
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز