درباره تاپیک مادر های شاغل

حقیقت.

سنگر بگیر

دوباره کی چی گفته؟

بنظر من خانما میتونن هنرمند و تحصیلکرده یا حتی شاغل باشن، اما شاغل بودن بعد ازدواج درد سرهای زیادی داره، چه از نظر سطح فکری همسر و چه از نظر تداخل نقش ها و وظایف. اینجوری فشار زیادی بهش میاد. 

من به خاطر شرایط بچم بعد سه سال نتونستم برم سرکار. اون تاپیکو ندیدم ولی حس میکنم این سه سال زندگی نکردم من واقعا ادم خونه نشستن نیستم واقعا حالم بده ازین طرز زندگی😞

یکم لحنت تند بود ولی موافقم واقعا😂

اکثرا که یسریا اینجا کلا با خانمای معلم مشکل دارن در صورتی که خودشون ارزوشونه شاغل باشن و حتی برای شغلای دست پایین هم زمینه‌اش باشه میرن😅 

حق ،واقعا درک نمیکنم کسایی مثل یک تیکه گوشت میفتن رو تخت تا ظهر فقط بخورن بخوابن و این زندگی کسالت بار روتین هی تکرار بشه 

شما هم بنظرم با خودت تکرار کن ک هرکسی و هرخانمی اگر شاغله انتخابش بوده و اگر خانه دار بازم انتخابش بوده اگر باخودش قرار گذاشته زندگیشو وقف زندگی و بچه هاش کنه تصمیم خودش بوده و اگرهم خواسته بخشی از زندگیشو صرف کار بیرون از خونه کنه بازم تصمیم خودش بوده ن اینکه هرکی شاغله عرضه داره هرکی شاغل نیس حتما ی امل تنبل بی استعداد و تن پروره. بنظرم شما اول رو طرز فکر خودت کار کن. هرکسی ک ی خانم خانه دار هس دلیل ب بی سوادیش یا بی استعدادیش نیس

من میگم خانه دار و شاغل بودن وقتی افتخار داره که بتونی وظیفه ای که به عهده ات هست رو درست انجام بدی

مادر خانه داری که حتی نمیتونه ساعت خواب خودش و بچه اش رو مدیریت کنه به اندازه ی مادر شاغلی که وقت کافی برای بچه اش نداره به یه اندازه ناتوان و ناموفق هستند

زن یک انسانه و حق انتخاب داره

شما حق نداری بهش توهین کنی چون کار میکنه یا کار نمیکنه در واقع به هیچکسی عیچ ارتباطی نداره ی زن چجور زندگی میکنه

هیچکدوم حق ندارین درباره طرف دیگ نظر بدین یا ایراد بگیرید سرتونو بکنید تو زندگی خودتون

من خودم موافق شاغل بودن هستم.

اما یکی انتخابش اینه کار نکنه یکی انتخابش اینه کار کنه

هیچکدوم به دیگری برتری نداره تصمیم خودشون بوده و اینکه توهین کنن بهدهمدیگه اون قشنگ نیست اون تاپیک من خوندم واقعا متاسف شدم‌برای اون بچه زیر دست اون مادر بزرگ میشه

من هم از طریق تاپیک یکی از کاربران متوجه موضوع شدم

خوب عزیزم شما هلاک شوهر بودی بقیه چکار کنند؟

اگر پیشرفت براتون مهم بود مثل خیلی های دیگه که زحمت و سختی رو به جون می خرن اول درست رو می خوندی و مستقل می شدی بعد ازدواج می کردی

فکر می کنند زرنگ هستند و نمی خوان از هیچی جا بمونن!! هم بدو بدو شوهر کنن و  شوهر به عنوان غول چراغ جادو به همه آرزوهاشون برسونتشون و هم مستقل باشن و به همون شوهر پزش رو بدن!!!

بابا شاید به پست یکی از خودت زرنگ تر خوردی!!!

یعنی کار ودوست دارید یا راًی هستین از اینکه سرکار نمیرید؟

عزیزم الان شما هم داری تک بعدی نگاه می‌کنی دقیقا مثل اون خانم. من الان اومدم اونجا کامنت بذارم که دیدم قفل شده.

مسئله اینه که ما نباید خودمون رو باهم مقایسه کنیم چون توانایی و استعداد هامون باهم فرق داره چیزهای متفاوتی هم از زندگی می‌خوایم

مثلا خانم هایی هستن روحیه شون ملایمه و نیازشون آرامش ، هدفشون رسیدگی به خونه و فرزندانشونه و خیلی هم زیباست اشکالی هم نداره.

خانمی هم هست مثلا روحیه مدیریت داره نیازش اینه که نقش مهمی تو اجتماع داشته باشه . ایشون باید کار کنه تا حالش خوب باشه با کمال میل صبح پا میشه میره سرکار یا شیفت شب میره تا صبح تلاش می‌کنه . اینم خیلی خوبه و ارزشمنده.

هرکدوم از این دو نفر اگه مجبور باشن نقش دیگه ای رو بپذیرن عذاب می‌کشن و ممکنه دیگری رو درک هم نکنن.

به جای دعوا بهتره هم رو بپذیریم و به هم احترام بذاریم.