بهش بگو این دفعه خواستی خرید کنی برام ازم نظرخواهی کن،چون اول زندگیمونه و ممکنه سلیقه های همو ندونیم، اون وسایلی که می‌خری بلااستفاده بمونه
بعدم مثلاً بیرون میرید، از جلو یه مغازه رد میشید چیزایی که دوست دارید رو بهش گوشزد کنید، مطمئن باشید به یادش میمونه
یا با هم صحبت میکنید ازرسم و رسوماتتون صحبت کنید
این هدیه رو هم بزارید پای بی تجربگیش، کم کم درست میشه،یکم سیاست میخواد
روز مرد بهش هیچی نده گلایه کرد عطرشو بدع بگو همینو میخواستی
راسش بنظر منم سکوت نکن بردار بببر جلو مادرش بهش پس بده کادو شو
من کردم تو نکن
ببین من عقد بودم هرچی شوهرم برام میخرید عیدی ومناسبتا باااید برا مادرشوهرمم میخرید مجبورش میکرد من انقد ساده و خنگ بودم پیش خودم میگفتم عیب نداره بذار بخره،درصورتی ک برا مادرش واجب نبود در حد من بخره مگ تازه عروس بود ،همین شد ک ننه احمقش انقد منو بی احترام میکرد و لج و لجبازی کرد فکر میکرد خرم نمیفهمم،انقدعذابم دادن تا قطع رابطه کردم باهاشون. الان میگم خب چرا اوموقه دهنم بسته بود نمیتونستم درست حرف بزنم و بگم نباید برا اونم بگیری بجاش ی کادو خوب برا منه تازه عروس بگیر
