2777
2789
عنوان

متولدین فروردین 89

| مشاهده متن کامل بحث + 1322890 بازدید | 31242 پست
سمیه جونم نه بابا عزیزمممممممممممم حسودیم شد .... خواهرم از این دماسنج عشقها گرفته .........
دستتو میزاری رو دماسنج به عشقت فکر میکنی یک دفعه از قلب توش خون قرمز فوران میکنه

حسودیم شد . ............ یاسمن مماخ آویزونننننننننننن
عجب ..چه باهاله ... الان هر جا می ری مغازه ها از این چیزهای جدید دارن ..زمان ما که این چیزا نبود ..یکی موبایل داشت با حسرت بهش نگاه می کردیم ...ما همش سکه جمع می کردیم از تلفن سکه ای هر یه کلمه یه ده تومانی می انداخیتم داخلش .....هیییییی
من رفتم خونه ........زنگ زدم به بابای شایان می گم شایان بهونه نمی گیره ..میگه نه ولی همش می گه بریم بخوابیم من بهت شیر بدم ..می گه من رو می بره دراز می کنه بهم از سینش شیر می ده....

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آره منم واسه ولنتاین تو دوره عقد و اون چند سال اول ازدواجمون کادویی چیزی میگرفتم و ایشون اغلب یادش میرفت... اما الان محدود شده به یه اس ام اس اونم اگه یادم بمونه.... تازه امسال این اس ام اس رو دیدم که دیگه یه جور سلب مسوولیته:


0=12- 02 - 14: this year valentine is cancelled............ proof


:-))))))))))))))))))))
تمام ترسم از این است که یک شب بخواهی به خوابم بیایی و من بیدار نشسته باشم ...
سانی یک سوال خنگی بپرسم ..... مگه اون ور زمستون نیست ..........
:( خیلی خنگی بود میدونم

راستی سانی عکس صفحه 1389 آنیسا رو برداشتم دارم کارت پستال درست میکنم خوبه ؟؟؟ یا میخوای تغییرش بدی ؟؟؟
از نظر من خوب بود ... فقط سه رخ بود ....
قربونت برم. دستت درد نکنه همون خوبه فکر کنم...راستش مریضیه خیلی سخت نبود. یعنی یه سرماخوردگی سبک بود اما نمیدونم چرا انقدر شبهاش داغون شده بود. یعنی یه چیز فاجعه...هنوزم البته درست نشده شبهاش. بگذریم...

الان اینجا که نیمکره جنوبی باشه فصلش برعکس شما که نیمکره شمالی تشریف دارین هست. یعنی آخرای تابستونشه. خیلی هم خنگی نبود:))
خوبه . نه روز به روز لاعرتر میشه .... اصلا صورتش نصفه شده ... صفحه قبلی گذاشتم عکسشو
ولی سانی بجون خودم اصلا نمیدونستم .... خدا رو شکر امروز از صبح اینجا ولم یک چیزی یاد گرفتم :)

:)) این لبخند که نیست که نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:دی

نمیدونم کی اشتهاش بر میگرده
:)) این نگاه با محبت عاشقانه هست. با صورتی باز و گشاده. بیا بغلم...من برم دیگه. فردا میام اگه عمری بود. ببوس اون پسر نحیف و عسل رو. خوب میشه بازم صورتش دوبرابر میشه...فردا مفصل تر حرف میزنم ایشالا. بااااااای بای
الهی قربونت برم شیوا مرسی با اینهمه گرفتاریت
تا چند روز دیگه میزارم ببینی چکار کردم ...... :دی
چقدر ملوسی تو خاله مرسی ... فداش شم بابا دخملاتون خیلی قرتین ..... دمپایی هاشو .....
فقط نمیدونم چرا روش کلیک میکنم بزرگ نمیشه
هر کی اومد یادم بده لفاااااااااااااااااااااااااا


راستی اومدم بهتون بگم سارایی به همتون سلام رسوند و حسابی هم دلش تنگه براتون ولی متاسفانه مادرشوهرش دوباره بیمارستان بستریه
دعا کنین براش .................
سارایی دوست خوبم جان خالیه و هم برات دعا میکنیممممممممم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792