ببین طبق تجربه خانم های که اطرافم دیدم
این ها یجوری وانمود کردن که اصلا براشون مهم نیست و با اعتماد به نفس کامل اومدن توی جمع
حتی همسرش خیلی متعجب بود اون خانوم یهو برگشت گفت من انسان کاملی هستم از خودم بسیار راضیم اینکه این رفته دنبال زن دیگه ایی لیاقت خودش همون زن بوده وگرنه من چیزی از اون زن کم ندارم
بعدم تا آخر مهمونی کلی گفت و خندید
ببین قیافه شوهرش دیدنی بود ....
پشیمون بود خیلییی زیاد تازه فهمیده بود چیکار کرده
آخرش بزرگتر واسطه برد براش آشتی و بخشش و.... خداروشکر زندگی خوبی دارن
ببین اون زن خیلی قوی بود خیلییی