همه چیوتوتاپیک قبلیم توضیح دادم
پدرشوهرم سرطان گرفته شوهرم تک فرزنده همه بارمسئولیتا رودوششه،خیلی درونگراس،میخنده صحبت میکنه اما به ظاهر....میگه کم اوردم نمیدونم چیکارکنم... اهل دردودل نیس چطوری ارومش کنم دلم براش کبابه میبینمش گریم میگیره
چندسالشه
چندخانواده داره
شوهرم تک فرزنده پدرشوهرم سرطان گرفته شوهرمم یه کارگره حالا بخاطرپدرشوهرم از کارش مونده نمیتونه بره سرکار سه ماه دیگه بایدازین خونه بلندشیم مستاجریم هیچ پولی ام نداریم مادرشوهرمم همش میگه من تنهاهیچچکاری نمیتونم بکنم حتی بچه منونگه نمیداره که کمک حال شوهرم باشم ازخونوادمم دورم
مادرشوهرم اصن هیچکاری تنهانمیکنه حتی یه دکترنمیبره یروزتنها پدرشوهرمو....همش به شوهرم میگه توبایدباشی... من تنهانمیتونم میگم لااقل بچمونگادارمیگه تنهانمیتونم میگیم یشب پیش شوهرت باش توبیمارستان میگه نمیتونم شوهرم دست تنها ...منم ازخونوادم دورم که بخام بچموبزارم پیششون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز