2777
2789
عنوان

به شوهرم عمل ندادن

| مشاهده متن کامل بحث + 29795 بازدید | 803 پست

مطمئن باش خالش خیلی خیلی خوشحال میشه بفهمه تو رفتی 

با شوهرت سرد باش ، ولی تو خونه باش ، بذار اون بیاد جلو ، بعد تو براش تعیین تکلیف کن ، تمام نیاز هات رو بگو ( با ناز و سیاست)  که دلت میخواست موقع توهین خالش ، اون پشتت میبود ، احساساتی که اون روز داشتی رو براش بگو ،دلیل ناراحتیت رو ....

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

بچه ها داشتم چتهامون رو میخوندم اینو شوهرم برام نوشته بود حتی اوایل دوستیمون نبود که بگم برای مخ زنی بوده چی شد که این عشقو نتونستم نگه دارم

چنان زلال شود آن کسی که تو را یک بار، فقط یک بار، نگاه کند که هیچ گاه کسی جز تو را نبیند از پس آن؛ حتی اگر هزار بار، هزاران هزار چهره را نگاه کند.

الان دعوای شما نه سر خیانته ، نه اعتیاد نه دروغ بزرگ و...

همیشه طوری قهر کن که در آشتی رو یه جوری به روی شوهرت باز بذاری 

الان مشکل تو اینه که شوهرت اون درک و حمایت رو نداره  ، تو اول باید تمام حس هایی اون روز داشتی رو بگی بهش 

بعد هم دقیقا بگی چی ازش میخوای  اینکه دوست داشتنی اون روز در مقابل حرف های خالش چه رفتاری نشون بده و...

با رفتن تو همه چی بدتر میشه  ، همسرت که بلاخره میاد اشتی. ولی تو کل فامیل پخش میشه که شما تا مرز طلاق رفتین و بهم برگشتین و این خیلی بده

باید بمونی و هر چی هست رو تو خونه خودتون حل کنین ، وقتی هم از خونه میایین بیرون دست همو بگیرین 

اینجوری باید یه مشت بزنی تو دهن خالش 


تو اصلا چرا باید سرمایه و پسندازت رو برداری و مجبور بشی خونه بگیری

خونه شوهرت ، خونه خودته ، تو تنها کسی هستی که از اون خونه سهم داری ، زنشی و حقته 

مگه خالش خریده ؟ پدر شوهرت هم وظیفش بوده ، وقتی پسرشون هیچ حقوقی نداره و واسش زن گرفتن ، وظیفشون بوده خونه بدن 


بچه ها داشتم چتهامون رو میخوندم اینو شوهرم برام نوشته بود حتی اوایل دوستیمون نبود که بگم برای مخ زنی ...

عزیرم آقایون از این حرف ها زیاد میزنن.تو خیلییییی احساساتی هستی.بعضی از آقایون تو دوره د ستی و نامزدی حرفایی رو میزنن بعد از ازدواج هرگز اون منت کشی ها رو ندارن

چند سال دیگه که همسرت به درامد میرسه  دیگه وابسته خانوادش نیست ، تو باید  از الان اینقد توقع داشته باشی ، که اون خونه رو در اینده بزنه به نامت!!! و چیز هایی که در اینده بدست میاره 

نمی‌بینی چه طوری  مادرش و خالش خودشون  رو صاحب همه چی شوهراشون میدونن؟؟

تو باز میخوای از خونه خودت بری !!! که چی رو اثبات کنی؟

با این کارت خیلی راحت به شوهرت و مادرش میفهمونی که هیچ حقی نداری  از زندگی و اموال شوهرت ، در اینده هم نمیتونی ادعایی داشته باشی

به نظرم خونه بخر 

هم سرمایه ت را حفظ کردی ( به جای دلار و طلا) و هم استقلال و ارامشت خریدی 

تو‌این‌خونه که هستی مخصوصا بعد این‌ حرف ها با روحت داری هزینش را می پردازی که خیلی خیلی گرون تره

مادر شوهرت که قراره بره و هفت ماه برنگرده ،چی بهتر از این ؟

با این که مادرشه ولی هیچ وقت نمیتونه مثل تو روی شوهرت تسلط داشته باشه 

تو معشوقه شوهرتی ، خیلی راحت میتونی تو ذهنش کار کنی 

میدون رو خالی نکن 

همیشه یه زن باید جوری رفتار کنه که خودش رو ملکه کنه و شوهرش رو پادشاه 

تو با رفتنت فقط غرور خودت و شوهرت رو بیشتر خورد میکنی 

خالش هم می‌ره کل فامیل رو پر میکنه که شما مشکل دارین و خونه جدا گرفته 

این رابطه که بعدا ارزشی براش نمیمونه


بچه ها داشتم چتهامون رو میخوندم اینو شوهرم برام نوشته بود حتی اوایل دوستیمون نبود که بگم برای مخ زنی ...

نگران نباش عزیز دلم 

اکثر ماها اوایل زندگی تا  با اخلاق هم آشنا بشیم .از این روزای تلخ  زیاد گذروندیم 

درست میشه قربونت برم 

باز هم روزای قشنگتون تکرار میشه


هیچ ورزشی برای قلب بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست   جان هولمز
مادر شوهرت که قراره بره و هفت ماه برنگرده ،چی بهتر از این ؟با این که مادرشه ولی هیچ وقت نمیتونه مثل ...

در پیام چندتاقبلیم بود گفتم اصلا چرا بگی الان میرم!!! اونا باید میرفتن. الانم یجورایی از مجبوری میگه بره چون گفته میرم و یک هفته مهلت خواسته اصلا قاطی پاطی شده اوضاع. شوهرش هم رفته تو لونه زنبور.. اون موقع اعصابش خرد شده نتونسته بگه اینجا خونه منه من زن عقدیشم چه حرف مفت میزنی بی حیا

به زیباییت نناز به تبی بند است ؛ به مالت نناز به شبی بند است. با خدا باش پادشاهی کن، بی حیا باش هر چه خواهی کن. تا توانی دلی به دست آور دل شکستن هنر نمی باشد.زمین گرده و محاله رفتاری که با دیگران کردی کسی  سرت نیاره.عاشق خدا و ۱۴ معصوم هستم. دنیا فانی ست

اخه چطور به شوهرم بگم بیا حرف بزنیم

سلام عزیزم انقدر نگران این نباش ک شوهرت جلو نمیاد 

مگ چن روز گذشته   دو شب گذشت آمد مطمئن باش دوباره ام میاد   تو از دوست داشتن زیاد احساساتی شدی نمیتونی درست فک کنی 

بچه ها من نمیدونم چطور شد قدرتم رو روی شوهرم از دست دادم موقع دوستیمون همه چیز دست من بود هرچی میگفت ...

من کاملا میتونم بهت علتش و بگم 

از همون کاربری قبلی تو زمان دوستی همونطور که علاقه داشتی منطق هم داشتی  ازون دخترا نبودی که لحظه شماری کنن دوست پسرشون بیاد خواستگاری دوسش داشتی باهاش حالت خوب بود ولی با منطق اینو در نظر داشتی ک اگ مشکلی داشت میتونی جدا بشی ازش تقرییا چن ماه اولی ک عقد کرده بودی ام اینطوری بودی بعد کارای پدرت که جلوی شوهرت انجام داد رفتارای خانوادت همه کم کم اعتماد بنفست و گرفت ازون ور خانواده شوهرتم خیلی خودشون متشخص نشون میدادن تو همش مقایسه میکردی باعث شد افسرده بشی 

درصورتی که بنظر من این اتفاق یه درس بزرگی ک بهت داد این بود که متوجه بشی خانواده اونم چیزی نیستن  فقط نقاب زدن به صورتشون

این افسردگیت باعث شد در مقابل شوهرت احساس ضعف کنی و اینو به شوهرتم منتقل کنی 

تو باید تبدیل بشی به همون دختر قبلی که هیچ ترسی ندارع شوهرت عاشق همون دختر شده بود  برگرد به ورژن قبلیت 

من با اینکه مثل خالهاش سلیطه بازی دراری موافق نیستم چون تو ذاتت ارومه و قرار نیست شبیه اونا باشی ولی وقتی موقع حرف زدن شد بزار یکبار برا همیشه شوهرت از کلامت بفهمه ک ترس نبودنش و نداری  حتی اگ از درون داشتی فوران میکردی اینو بهش نشون بده   ببین شوهرت تو دوران دوستی به تو نمیگفت سیگار میکشه یا گاهی وقتا الکل استفاده میکنه بنظرت چرا؟ چون ک ترس از دست داشتنت و داشت    به خودش اجازه نمیداد بپرسه چرا پدر مادرت جدا زندگی میکنن چون انقدر خواهانت بود نمیخواست تو بد راجبش فک کنی چون میدونس تو ترس نبودنش و نداری    من اینارو برات یاداوری کردم که یادت بیارم ک تو کی بودی  هنوزم ذاتت همون ادمه قویه

و اینکه تو دو شب پیش به شوهرت اجازه حرف زدن ندادی و اونم با پیامش گفت بهت احترام میزاره که یه مدت ارتباطتون قط باشه   پس نگران نباش تو انقدر این مدت واسش خوب بودی که هرچیم پرش کنن زیر پاش بشینن نمیتونن تورو خراب کنن دیدی ک دو روز نتونست دووم بیاره امد خونه پس مطمئن باش دوباره ازت فرصت حرف زدن میخواد (شاید به این زودیا نه ولی در نهایت میوفته دنبالت)   و تو این مدت رو خودت کار کن ک تبدیل بشی ب همون دختری ک بودی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792