سلام عزیزم
من هیچوقت حوصله دنبال کردن کسی روندارم ولی تو مثل دوستم میمونی
یادت باشه همیشه میگفتم بساز کوتاه بیا درک کن
اما الان یه نظر سنگدلانه و سرسختانه دارم برات
دعوایی که شده با خانواده همسرت برای اولین بار قراره تو و شخصیتت رو به اونا نشون بده
اونا منتظر عکس العمل تو هستن که ببینن در آینده چطور با تو رفتار کنن…
من کاری به رفتار همسرت ندارم چون مادرش اینا اونو اینطوری بار اوردن که جلوشون واینسه
من فقط درباره رفتار تو میخوام صحبت کنم ( البته در حد پیشنهاد از طرف خواهرت)
سر این مسئله به سرسخت ترین حالت ممکن رفتار کن
چون به شخصیتت توهین شده
اصلا تو و شوهرت هرررررکاری کرده بودید قبل ازدواج به هیچکس ربطی نداره
اونا باید بفهمن که تو تا اخرش رو شخصیت خودت وایسادی
هیچ جوره از موضعت پایین نیا
اتفاقا بذار همسرت هم بفهمه که اصلا قرار نیست چون تو با خانوادت اوکی نیستی جایی نداشته باشی بری
تو انقدر درس خوندی و کار کردی که یه روزی مثل الان نشینی بگی اگه طلاقم داد کجا رو دارم که برم!
هر چه زودتر از اون خونه برو
بعدم برای شوهرت شرایط بذار اگر قبول کرد که عالیه اگرم نکرد واقعا جدا شو چون این تازه شروع ماجراست و اونا هی به خودشون بیشتر اجازه میدن توهین کنن
شرط هات رو خودت میدونی ولی یکیش که به نظرم خیلی مهمه اینه که دیگه خاله شوهرت حق نداره پاش رو بذاره خونه ای که تو هستی و تو هم هرجا که اون هست نمیری ( منظورم جمع های خیلی کوچیک هست که مجبور میشی باهاش صحبت کنی )
واقعا بگو بینتون یکی رو انتخاب کنه
مگه اینکه خیلی محترمانه بیاد عذرخواهی کنه
فقطنذار احساسات و دلتنگی سستت کنه
ببخشید اگه دخالت کردم تو زندگیت
همه اینا حرف هایی بود که به دوستم و خواهرم میزنم وگرنه تو خودت بسیار عاقل و پخته هستی ولی آدما مستاصل که میشن ضعیف میشن دیگه خبری از درایت و تدبیر نیست و انگار نیاز دارن که بقیه کمکشون کنن