به شوهرم عمل ندادن

عزمزمه شوهرت خوبه مهربون چرا داری سر سلیطگی یکی دیگه زندگیتو خراب میکنی 

با سیاست باش 

توام مدلت مثل منه دلسوزی ولی سیاست نداری

اسی ببخشید از لحاظ رابطه ج باهاش اکی شده بودی ؟ 

چون مردا دردشون بیشتر همینه 

به نطر من برو خونه ی مادرت به این بهانه که شوهرت امتحان داره و اکثرا شیفته 

تو هم حوصله ی تنهایی رو نداری 

بخوای سوئیت بگیری و ... 

هم خطر داره 

هم میگن هیچکس رو نداره 

هر جوریه برو ولی به مادرت کامل قضیه رو نگو 

سلام

اهوانه جان

عزیزم اول اینکه روزت مبارک

دوم اینکه الان همه چیز درهم برهمه و پیچیده

بنظرم سهم قصورهمسرت بنظر میاد بیشتره

وبااین چیزایی ک از تاپیک شخصیتیش میگین اگر خودش نخواد به استقلال عاطفی….نرسه هیچ وقت نمیتونی  توی زندگی بهش تکیه کنی

یادمه یه موقع حرص میخوردی از اینکه لباس زیر برند وگرون خریده

بهش بگید اگه قرار باشه یه زندگی اکونومی و کاملا مینیمال داشته باشم توی شهر برام خیلی شرافتمند تر و با ارزشتر از زندگی که ساپورتیو ودرعین حال پرازدخالته

بگو اگه من خانواده لول پایینتری دارم از لحاظ……(از هرلحاظی که خودتون میدونید)درعوض جسور و گستاخ نیستن که توی زندگی خواهر زاده و…..دخالت کنیم(به این میگن داشتن چارچوب)

بهش بگو تو اگه زندگی رو این مدلی دست بگیری نه با من با هرکس دیگه بیچاره ای

ولی اگه خواستی بمونی باهاش خیلییییییی راه طولانی داری

نمیتونی همسرتو تغییر بدی فقط خودش میتونه

ولی اگه خواست

اولین اکت شما قیچی کردن دم خاله عفریته(ببخشا واژه شیکتر پیدا نکردم)

دوم کرایه کردن خونه وحتی نپذیرفتن حمایتشونه (سخته ها ولی بنظرم زبونت درازتره ابرومند ترهم هستی)

یعنی چی چپ و راست میان منزل شما

مگه کارونسراست؟تکلیف خودشون رو روشن کنن این خونه رو دادن به شما که زندگی کنین یا دادن سرایداری کنین که هروقت اومدن اوکی باشه

آخه چرا دنبال خونه ای؟ توروخدا زندگیت خراب نکن خواهش میکنم.

چرا فکر میکنی باید مثل قبل ادامه بدید؟؟اجازه بده باهاش حرف بزنی بیچاره امشب اومده دعوا کردی.شما خودت دلت می‌خواد زندگیت خراب کنی تا حرف نزنی که درست نمیشه.

کسی از خونش میزه که شوهرش به حرفش گوش نمیده شما گفتی گوش نکرده؟؟ از بعد دعوا نداشته بری که زندگیت خراب نشه امشبم اومده درستش کنه که نذاشتی. پس لطفا روی خودت تمرکز پیدا کن و بمون تا بیاد و قشنگ حرف بزن این رفتارا رو بزار کنار

عزیزم پس خوبه خودت میدونی کلا مدلش اینه وقتی اینجوره کلا ازش توقع نداشته باش.متاسفانه مدلش خیلی بده

مادر شما هم مثل مادر من بی سیاسته و ازنسل مادرای قدیم که همه چیز رو عیب میدونستن 

حالا فکرکن منی که تو یه خونواده ی صاف وساده و بی سیاست بزرگ شده بودم و اخلاق و رفتارشون رو عینا کپی کرده بودم بعداز ازدواج وارد یه خونواده ی سیاستمدار شدم 

شوک خیلی بدی بهم واردشد چون هنوز یکی از اعضای خونواده رو هضم نکرده بودم که نفربعدی با رفتار سیاستمدارانه ی جدیدی وارد عرصه میشد

عجیب بود همشون سیاست داشتن

ولی مهربون و پرمحبت بودن

دوسه سالی بهم سخت گذشت اما من آدم نسبتا زرنگی ام 

ازاین فرصت استفاده کردم و نکات خوب اخلاق و رفتارشون رو برداشتم و سیاست رفتاری رو طوری ازشون قاپیدم که الان انگار من استادم و اونا شاگرد.

 همه چی تو دنیا هوشمند و هدف دار و حکیمانه ست هرکسی که واردزندگیت میشه دلیلی داره

ممکنه اون فرد با ویژگیای مثبت خودش باعث رشد وتعالی توهم بشه 

و تو باید زرنگ باشی و از اطرافیانت استفاده کنی٬برای بالا کشیدن خودت

تنظیم روابطت با دایره ی آدمایی که اطرافت هستن خودش یک نوع هنر که باید کسبش کنی.

روی  سیاست زنانه زیاد تمرکز کن

چیزیه که برای هرلحظه از شبانه روز وماه وسال برات نیازه و به کارت میاد مخصوصا دررابطه باهمسرت.

شما چیزی میدونی از اهوانه که میفرمایید زندگیتو خراب نکن؟این بنده خدا که مدام درحال ساختن بود

اره زندگی توی چالش طبیعیه

ولی واقعا اگه کسی به عفت و پاکدامنیت تهمت بزنه واقعا درسته که همسرت سکوت کنه؟ببین عزیزم

شاید خاله ایشون چشم دیدن این خانم رو نداشته باشه،به جهنم بره توی وان اب سرد بشینه،ولی به چه حقی تهمت؟وقتی تا به این حد شخصیت منفعلانه دارند میشه بهشون تکیه کرد؟

دوست گلم همسرایشون یه دانشجویی بیش نیس بله شاید ایده ال بیاد ولی مگه رزیدنت چقدر حقوق میگیره

طفلی همین اهوانه زندگی رو میچرخونه

البته با اغماض سفر…..

بنظرت ارزش داره؟رفاه صددرصد خوبه ها ولی به چه بهایی؟تخقیر بشی؟اهوانه سوا از خانواده موقعیت خوبی داره منظورم اینکه اونقدراهم کم نیست که تحقیرش کردن

یعنی یه دندون پزشک بعد از ۱۰-۱۵سال نمیتونه یه رفاه واسه خودشه بسازه ک حتما باید تحقیر بشه؟واز طرفی یعنی این دعوای اخر زنو شوهریه؟دیگه این شخص منفعل میتونه چالش و مشاجره خصوصی زندگیشو سکرت نگه داره؟میتونه هندلش کنه؟

یه زن مگه چی میخواد واقعا؟من نمیگم اهوانه اشتباه کرده یا درست رفتار کرده نه،ولی میگم اونوقت که باید درمقابل اون زن عفریته حرف میزد(فقط میگفت خاله جان این حرفا چیه من پاکیش ایمان دارم همین)چرا سکوت کرد؟اکت ایشون این بوده ک نزاره بره همین

همون چیزایی که شما خوندید و میدونید منم خوندم

خودشون توی پیامای بالاتر گفتن که کلا مدل همسرشون این بوده و نمره یبار نگرفته مادرش رفته سر استادش یعنی کلا تو موقعیت بلد نیست حتی از خودش دفاع کنه.

همسرشون هر موقعیتی که دارن انتخابشون بوده و الان باید با فکر جلو رفت اینکه بزاره بره شاید درست باشه شایدم نباشه ما نمیدونیم ولی همسرش الان اومده که حرف بزنه استارتر میتونست بهش حرفاش بگه اگه قبول نمیکرد چمدونش ببنده و بره خونه اجاره کنه

استارتر پیشنهاد من اینه شرطا و چیزایی که می‌خواد و مد نظرت با خودت تمرین کن وقتی همسرت دیدی با آرامش  بهش بگو بعد ببین چی میگه اگه اونی که نخواستی نشد برو خونه اجاره کن

خوب چرا باید فکر کنه همیشه گوش شنوا داره

چرا نباید بفهمه باید در لحظه عمل کنه نه اینکه وقتی گذشت

نمیدونم چند سالته و تجربه زیسته زناشویی داری یانه

ولی همه بحث و مشاجره توی همه زندگی ها هست چرا؟چون تفاوت هست،ولیییییی اون لحظه عفتش رو زیر سوال بردن باید توی دهن خالش میزد

غیرت و همیت یعنی چی پس؟بازم میگم نمیگم اکت ایشون درست یا غلطه ولی میگم چرا قضاوت میکنیم که چرا میخوای خراب کنی…….بابا یه زندگیه مث هزاران زندگیه دیگه ک پر از چالش،خوشی،تلخی و مهمتر پر از تفاوته

چرا باید طبق استاندارد خاله عفریته و مادرش زندگی کرد؟

اینکه میگید بافکر،این بنده خدا که برای اینکه میدونه مادرش تاکسیکی هست حتی ازش فاصله گرفته واقعا دیگه چقدر باید مماشات کرد