کاشکی اتفاقا به برادرتون میگفتید
اما همه چیزو کامل نمیگفتید که دردسر بزرگ درست نشه
ولی برادرتون هم اگر وارد کار میشد و حتی غوغا به پا میکرد حداقل دهن اون خاله های احمق شوهرتون بسته میشد که فکر نکنن بی کس و کارید
اشتباه این بوده که همون اول طوری رفتار نکزدید که اجازه دخالت و تز دادن به خودشون ندن
اتفاقا پر رو پر رو بشینید تو همون خونه و بگید که اینا که به پسرشون لکسوس دادن حالا هم یه خونه بدن بهش
شما اصلا عرصه رو خالی نکنید و سفت وایسید پای حقتون
شما حتی اگر بهترین خانواده هم داشته باشید اون خونه این که توش زندگی میکنید هم بخشی از زندگی شماست و نباید اواره بشید که
اینا خیلی خوب نقطه ضعف شما رو پیدا کردن و اهرم فشار ایجاد کردن
اتفاقا به برادرتون لگید بیاد خون به پا کنه که این فکر نکنن شما الان دیگه خانواده هم ندارید
ببخشید اگر با لحن بد گفتم واقعا عصبانی شدم