بعد من دوران تحصیلم یه اقایی خیلی ازم خوشش میومد استادمون بود و کلی حاشیه برام ایجاد کرد بعدها کلی تهدیدم کرد و هرجا میشست میگفت مطمئنم یه روزی میرسه حسرت میخوره با من ازدواج نکرده انقدر پیگیر من بود بعد این به گوش اینا رسیده بود میگفتن تو به اینم سرویس دادی😂😂 به زور میخواستی باهاش ازدواج کنی
استارتر انگار خاله و مادرشوهرت به خودمن حرف زدن و توهین کردن انققققدددد ناراحت شدم
خدالعنتشون کنه
اسی بنظرم زودتر اوکی کن واسه چن ماه برو یجا دیگ
بزار شوهرت حساب کار بیاد دسش انقدر بچه ننه نباشه
تو همیشه خوب بودی مهربون بودی به فکرش بودی یه مدت نباشی باور کن به لرزه میوفته
بزار خواهشت کنن ک برگردی بزار اگ قراره زندگیت دوباره سرپاشه درست حسابی باشه
اگ همینجوری کشکی درست بشه دوباره خراب میشه
خاک بر سر شوهر ماستم انقدر داد زدم هیچی نگفت نزد تو دهن خاله‌ش
تا لحظه ایی که لباس نپوشیدم که برم اصلا انگار تو هپروت بود اون لحظه به خودش اومد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز