2777
2789

سعی می کنم هر کاری که می کنم برای دل خودم و خوشحالی و احساس خوب خودم باشه. اگه لباس میخرم نه برای نشون دادن به بقیه بلکه برای اینه که خودم با این کار حس خوبی دارم، اگه می رقصم برای حال خوب خودم، اگه عبادت می کنم برای حال خوب خودمه نه برای جلو چشم دیگران. به نظرم این یکی از ویژگی های خوب منه و یکی از آگاهی هایی که در طول زندگیم به دست آوردم. برای حال خوب خودت وقت بزار 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

گالری گوشیم پر از عکس های طبیعته، هرجا هر عکس قشنگی میبینم که حالم رو خوب می کنه ذخیره اش می کنم، با دیدن این عکس ها، اون زیبایی ها، اون ترکیب رنگ هایی که در طبیعت وجود داره اینقدر حال می کنم که نگو و نپرس بعد به خدا می گم میشه منم یک روزی همچنین جاهایی رو تجربه کنم. 

جاهایی که واقعا مثل بهشت میمونه و میدونم اگه تو این مسیری که انتخاب کردم ثابت قدم بمونم خدا منو به سمت بهشتی که تو همین دنیا وجود داره هدایت می کنه


میگم خدایا منو آسون کنی برای آسانی ها. همیشه راحت ترین راه رو برای انجام هر کاری بهم نشون بده

. گاهی اوقات از این مسیر خارج میشم، نگران میشم دلهره میاد سراغم، ترس میاد سراغم 

گاهی اوقات که موجودی مالی ام به آخر میرسه دچار استرس می شم ولی بعد یادم میاد در تمام این سال ها هیچ وقت خدا تو رو لنگ پول نذاشته. این خداست که اگه بهش تکیه کنی، اگه بهش اعتماد کنی تنهات نمیزاره 

چرا خدا داره بهت میگه از رگ گردن بهت نزدیک ترم. چون خدا بخشی از وجود خودش رو در تو به امانت گذشته پس باید حداکثر استفاده رو از این بخش روحانی وجودت بکنی ولی من چکار کردم؛ غصه خوردم، عصبانی شدم، قضاوت کردم، کینه ورزی کردم، لجبازی کردم. کدوم یکی از این ویژگی ها جزء ذات خداونده؟ 

هیچ کدوم رو خدا نداره. خدا با دست و دلبازی، با مهربانی این همه نعمت در اختیارت گذاشته؟ تو چقدر شکرگزار بودی؟ 

بیشتر از این که شکرش کنی از همه چیز گله و شکایت کردی






میدونی یه آگاهی خیلی خوبی که من در طول زندگی ام به دست آوردم اینه که هرچی بیشتر درگیر خصلت های منفی باشی سطح انرژی بدنت کاهش پیدا می کنه و در دراز مدت جسم رو تحت تأثیر قرار می ده. این همه بیماری که الان گریبانگیر ما آدمها شده بخش زیادی اش نتیجه درگیر بودن روح و روان با صفات منفی اخلاقی و شخصیتیه. 

بیماری وارد بدنی که میزبان در اون حضور داره نمیشه. مثل  خونه ای که وقتی صاحبخونه در اون حضور نداره پر میشه از گردو غبار و کثیفی و تارعنکبوت؛، جسم و بدن فیزیکی ما آدمها هم همین طوره، وقتی ما در این جسم حضور نداریم و ذهن و فکرمون درگیر هزار مسئله ای که آرامش رو ازمون می گیره، این بدن و این جسم آماده پذیرش هر نوع بیماری، ویروس، میکروب و هر انرژی منفی ای میشه

وقتی بچه ایم هیچ نگرانی در مورد چیزی نداریم چون مطمئنیم که پدر و مادری هستن که حواسشون به همه چیز هست و میتونیم بهشون اعتماد کنیم اما چرا وقتی بزرگ میشیم به خدا اعتماد نمی کنیم چرا اون رو مثل والدین مون نمی بینیم که حواسش به همه چیز هست. ما با این ذهن و فکر محدودی که داریم نمی تونیم روی همه امور زندگی مون کنترل داشته باشیم بنابراین باید رها بشیم و بسپاریم به نیرویی که برتر و بالاتر از وجود ماست. اینو دارم به خودم می گم که چرا فراموش می کنم. 

دلم می خواد مثل یک پدر بهش تکیه کنم و آسوده و فارغ بال از همه چیز بشم؛ این که بالا و پایین رفتن قیمت ها نگرانم نکنه، این که از دست دادن کار و شغل ناراحتم نکنه، این که دیگران حرف درشتی بهم بزنن اعصابم رو به هم نریزه، این که موجودی حساب بانکی ام داره کم میشه منو به هم نریزه

خدایا کی میشه به این نقطه رسید. 

چه زمانی می تونم هدایت و راهنمایی های تو رو متوجه بشم و از نشونه هایی که سر راهم قرار می دی استفاده کنم. همش داری به من می گی که این کار مناسب تو نیست. کی این جسارت در من ایجاد میشه که بدون ترس و نگرانی به حرفت گوش کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز