قبلا بهتون گفته بودم که دومادم و دخترم میخواستن مهاجرت کنن ولی من حامله شدم کارشون خراب شد
دخترم به خاطر من قید مهاجرتو زد و گفت من نمیتونم مامانمو ترک کنم و با بچه بغل رهاش کنم بهم نیاز داره
دومادم میلیاردی پول کنار گذاشته بود پدرشم کلی پول بهش داد برای روز مباداشون
جفتشون مدرک زبان آلمانی گرفتن انگلیسی که از قبل هم داشتن
چندین ماه با هم دعوا میکردن سر همین موضوع
دومادم میگفت به جای اینکه عروسی بگیریم و بدیم فامیل بخورن میریم جفتمون خارج از کشور زندگیمونو از نو می سازیم
اونجا هم ی عروسی کوچیک میگیریم هم بچه دار میشیم و درس می خونیم کنار هم تو دندون میخونی منم داروسازی
ولی دخترم قبول نکرد و بخاطر من هیچ جوره راضی نشد ولم کنه بره
آقا مهران (داماد) بخاطر دخترم قید ویزا و همه چیزو کلا زد
احساس عذاب وجدان دارم که مانع پیشرفت دخترم و عشقش شدم با خودم گفتم کاش هیچوقت حامله نمیشدم
من راضی نبودم دخترم بخاطر من این کارو بکنه چون قبلا جفتشون به طور جدی قصد مهاجرت داشتن ولی من مانع شدم ☹😭