2777
2789
عنوان

امشب باز رفتیم خونه همون خانمی که

| مشاهده متن کامل بحث + 1079 بازدید | 113 پست
سیاست؟؟؟؟اخه شوهرش کوره نمیبینه چندتا ادم چندین ساعت دهن خشک نشستن؟از پشت کوه اومده؟والا انگار زن و ...

اخه میبینم چقدر حرص میخوره از کارای زنش 

چه میدونم 

شاید من زیادی دلسوزم

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

اخه میبینم چقدر حرص میخوره از کارای زنش چه میدونم شاید من زیادی دلسوزم

به نظر من شما  خیلی ساده ای  مواظب باش افسردگی نگیری با این اخلاقت جدی میگم چون اجازه میدی بقیه مسخرت کنن و بی احترامی کنن  بهت  و این رفتارا به مرور تو روح روان ادم اثر میذاره 

کاش میشد از کسانی که مرده اند پرسید: آیا بالاخره رنج های بشر  پایان یافت؟
به نظر من شما خیلی ساده ای مواظب باش افسردگی نگیری با این اخلاقت جدی میگم چون اجازه میدی بقیه مسخر ...

از اولش هم پای تلفن بود

یا تو آشپزخونه 

خونشون هم کثییییییف

مبلا پر لباس

نمیدونستم کجا بشینم

عزمزمهافسردگی دارمچه جورم🥲

خوب بیا نگفتم بهت 

پاره پورشون کن بابا چرا اینجوری؟ من غذا و خوراکی برام مهم نیست اما احترام خیلی برام مهمه شک کنم کسی داره بی احترامی میکنه ماجرا درست میکنم 

کاش میشد از کسانی که مرده اند پرسید: آیا بالاخره رنج های بشر  پایان یافت؟
از اولش هم پای تلفن بودیا تو آشپزخونه خونشون هم کثییییییفمبلا پر لباسنمیدونستم کجا بشینم

بخدای احد واحد من بودم نیم ساعت بعد پامیشدم میگفتم انگار ما بدموقع مزاحم شدیم خداحافظ 

کاش میشد از کسانی که مرده اند پرسید: آیا بالاخره رنج های بشر  پایان یافت؟
بخدای احد واحد من بودم نیم ساعت بعد پامیشدم میگفتم انگار ما بدموقع مزاحم شدیم خداحافظ

تو ذهنم رسید بگم میخوام برم خونه خواهرم

ولی باز گفتم شاید دارم عجله میکنم 

بعد دیدم نه

خبری نیس


خدا حلال کنه

یه چایی بدون قند آورد اونم گذاشت کف سالن گفت برید یخورید

تو ذهنم رسید بگم میخوام برم خونه خواهرمولی باز گفتم شاید دارم عجله میکنم بعد دیدم نهخبری نیسخدا حلال ...

یا خودتو عوض کن با این دوروبریایی که داری احترامتو دست خودت بگیر  یا پوست کلفت بشو خواهر من والی با قرص و دارو باید دوام بیاری 

کاش میشد از کسانی که مرده اند پرسید: آیا بالاخره رنج های بشر  پایان یافت؟
بخدای احد واحد من بودم نیم ساعت بعد پامیشدم میگفتم انگار ما بدموقع مزاحم شدیم خداحافظ

حرصم از این میگیره رو گازش پر ماکارونی و برنج و قورمه سبزی 

من فک کردم واسه شامه

گفتم به به افتادی تو زحمت

گفت نه عزیزم واسه ناهار و شام فرداست 

یا خودتو عوض کن با این دوروبریایی که داری احترامتو دست خودت بگیر یا پوست کلفت بشو خواهر من والی با ...

اگه تاپیکامو بخونی متوجه میشی چقدر الکی احترام همه رو نگه داشتم 

میفهمم چی میگی 

متأسفانه اخلاق بدی که دارم زیادی احترام گذارم

حرصم از این میگیره رو گازش پر ماکارونی و برنج و قورمه سبزی من فک کردم واسه شامهگفتم به به افتادی تو ...

همون موقع باید میگفتی خوب فردا مهمون دعوت میکردی عزیزجان نه امشب 

بعدم شما که حوصله نداری کار داری مهمون دعوت نکن خونت خداحافظ شما 

خلاصه بدون ساده باشی تا اخر همینه دیگه خودت میدونی 

کاش میشد از کسانی که مرده اند پرسید: آیا بالاخره رنج های بشر  پایان یافت؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792