منم حسرت خودکار اکلیلی اومده بود داشتم ولی نذاشتم حسرت به دلم بمونه پول دزدیدم از بابام خریدم 😅تا حالا نذاشتم حسرت چیزی به دلم بمونه
من ازین بستنی ها که توی توپ بودن تازه اومده بود اونقدددد دوست داشتم. هنوز حسرتشو دارم. بستنی زیاد میخرم الان.همیشه تو بخچال مغازه ها محاله نگام بیفته یاد اولین باری ک دیدم نیفتم ولی هیچوقت دلم نمیخواد بخرم.نمیدونم چرا
منم کوچیک بودم دلم خیلی نارگیل میخواست یادمه چند سال بعدش پولامو جمع کردم خریدم فقط آبشو خوردم انداختم دور ! هیچ تصور دیگه ای جز تو کارتون ها نداشتم! بدتر اینکه مامانمم همینطور بود ! اونم نخورده بود
من حسرت یه اتاق خواب یه پذیرایی یه آشپزخونه کابینت تخت خواب میزصندلی مبل فرش مسافرت، ماشین خونه حتی اجاره ای وحسرت معلم شدن روداشتم همه ایناتومتاهلی ..وخداروشکر به لطف خداوائمه اطهار به خواسته هام رسیدم. ولی حس میکنم پیرشدم.دلم براجوونی ازدست رفتم میسوزه . اینام به کنار دلم میخوادبرگردم شهرمون توروخدا دعام کنیدبرگردیم شهرمون.
وای منم بچه بودم شانی برام حسرت بود اون موقع دو تومن بود من حتی به مامانم اینا نمیگفتم که میخوام چون احساس میکردم دستشون خالی باشه و نخرن برام یه بقالی نزدیک خونه ی بابا بزرگم بود هر وقت میرفتم خونشون بهم پول میداد میگفت برو هر چی میخوای بخر یه روز دوتومنی بهم داد من با ذوق رفتم خریدم
روحش شاد واقعا
دختر من ۶ سالشه همش میگه برام تولد بگیر . تولد براش میگیریم میگه ن همیشه برام بگیرید . همش عین ندیده ها رفتار میکنه
یه مدت کتونی قرمز مد شده بود
من همیشه دلم میخواست بگیرم ولی نتونستم بگیرم همیشه چشمم دنبالشون بود 😥
الهی شکر امیدوارم زندگی حال و آینده مون طوری رقم بخوره که بشه جبران گذشته
حسرت ها هیچ وقت تمومی ندارن باید از کوچیک ترین چیزهامون لذت ببریم و یادمون نره قبلا آرزوی همین چیزها رو داشتم
ان‌شاءالله عزیزم
یا یه خونه رو به رومون بود شیک همیشه با خودم میگفتم خوشبحالش دختره که اینحا زندگی میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز