2777
2789
عنوان

خیلی دلم امشب از شوهرم شکست

| مشاهده متن کامل بحث + 226 بازدید | 22 پست
شوهر من 13سال پیش طلای عروسیم و فروختم برارساخت خونه اونم تو روستا فقط خواستم از خانوادش جدا بشم بعد ...

عزیزم وقتی همچین کاری کردی میگفتی خونه روبزنه به نامت لااقل

من خودمم امشب خیلی گریه کردم سرخریدپالتو هوف ولی هیچوقت طلاهاموواسش نمیفروشم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

عزیزم اون طلا رفت و دیگه برنمیگردهانقدر برای ی چیزی پافشاری کنی قطعا برات نمیخرهلااقل زبون بریز خونه ...

با این دوستمون موافقم.....الان همسر من برای بزرگتر کردن خونه طلای من رو فروخته اما خب خونه به نام زده برام بدونه این که من درخواست بدم یا این که از مغازه به نام من زده اینا مهر و محبت و معرفت رو نشون میده اما طلا هم قطعا جاش میاد  

کاربری دوم ..   یه بار تعلیق شدم 
عزیزم وقتی همچین کاری کردی میگفتی خونه روبزنه به نامت لااقلمن خودمم امشب خیلی گریه کردم سرخریدپالتو ...

خونه روستاس و اینجا سند ندارن 

داشته باشن هم این عمرا بزنه منم بچه بودم ذون موقعها 16سالم بود کاش عقل الان داشتم

آرزوم زندگی آزادانه اس آزادی از زندان شوهرم ..دردو فشاری که توی سینمه رو فقط اون زندانی میفهمه که نمیدونه قراره ازاد بشه یا اعدام💔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792