تقریبا یکی دو ساعت پیش زنگ زد به مامانم که خواهرم خونه نیست اونجا نیومده مامانم گفت نه
بعد مامانم نگران شد به من زنگ زد من گفتم چیزی نیست حتما بچه رو برده پارک
حالا الان دوباره دامادمون به من زنگ میزنم که فلانی اینجاست میگم نه
میگه بهش زنگ بزن جواب منو نمیده
منم الان هر چی به خواهرم زنگ میزنم جواب نمیده
خب به گوشیش زنگ زدی؟
دستام داره می لرزه قلبم تند تند میزنه
اولش من و مامانم فکر کردیم بچه رو بیرون برده الان دامادمون میگه بچه خونست
با هم بحث شون شده ؟
به داماد زنگ بزن بگو دعواتون شده؟اگه دعواشون شده شاید رفته یه جایی کمی تنها باشه
وای ، یعنی چیشده بزنگ‌ب داماد بپرس بحثی دعوایی چیزی بوده بینشون؟
احتمالا اعصابش نکشیده گذاشته رفته یه گوشه خلوت کنه. شاید پیش دوستش باشه
الان دوباره دامادمون به من زنگ زد
گفتم جواب نمیده
بعد گفتم مگه حرفی شده میگه نه یه سو تفاهم کوچیکه شد ناراحت شد منم گفتم چی گفتی بهش گفت هیچی نگفتم
داشتم میگفتم نگران نباش حتما ناراحته می‌ره بیرون یکم هواش عوض بشه میاد گوشی رو روم قطع کرد
می‌خوام به خواهرم پیام بدم بگم جواب بده نگرانت شدیم
میترسم ازین که شوهرم به ما اطلاع داده تا تحت بشه بیشتر عصبی میشه
الان چیکار کنم
تمام سلول های بدنم از نگرانی استرس داره میلرزه
به خواهرت پیام‌بده و بپرس بگو کجایی مامان نگرانت بود حالش بد شد(دور از جونشون)
بگو می‌دونم با شوهرت بحثتون شده ولی مطمئن باش من چیزی ب شوهرت نمیگم پس بخاطر مامان جوابی بده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز