2777
2789

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

اول از همه نمیخوام قضاوتم نکنید چون من بشدت قلبم شکسته. دوسال پیش وقتی رفتم سرکار من و همکارم باهم آشنا شده بودیم و هدفمون ازدواج بود من 25سالم بود و خونواده سختگیری داشتم که اصلا تا حالا نذاشتن با هیچ پسری حتی پسرای فامیل سلام کنم و وقتی رفتم سرکار یه آدم غیراجتماعی بودم که دیدم تو محیط کار نمیتونم این روش رو پیش ببرم چون توی ارتباط برقرار نکردن، اعتماد به نفسم بشدت ضعیف شد و توی خونوادمون خواهر و برادرام هم اعتمادبه نفس ضعیف داشتن.من بار اولم بود که آشنا میشدم و از هیچی خبرنداشتم ولی واقعا دوسش داشتم.فهمیدم مشکل بزرگی داره و نیاز به کمک مالی داره خیلی بهش کمک کردم با حقوقی که دستمو میگرفت.اگه لباسی میدیدم یا چیزی که به دلم مینشست براش کادو میگرفتم و قلبم شاد میشد.خلاصه فهمیدم یارو تو گذشته دوست دخترای زیادی داشته در حد حرف زدن و شاید مثلا گرفتن دست و دیدار. آخریشم دانشجوش بود که سه چهار سال باهم بودن و بعدا پدر دختره بخاطر مسائل قومیتی و مشکلی که پسر براش پیش اومده بود کات کرده بودن.ولی همو دوس داشتن.دختره هم خونوادش میدونستن با پسره بود حتی میرفت خونشون و کلا همکلاسیاش و همکارا و...میدونستن باهمن.بعد از کات، دختره شروع میکنه به زدن ژل و بوتاکس وعمل و...پیج بلاگری میزنه و همش حرفاش راجب دوست پسره و اینکه من هول نیستم واینچیزا. همکارم هم میدید. جالب اینجاست که همه همکلاسیای پسر، میگفتن آره این قبلا دوست دخترم بود و فلان.من وقتی بااین پسربودم داداشم گوشیمو هک کرده بود و عذابم میداد میگفت کلا همکار نیاد خواستگاری وگرنه به بابا میگم با این پسر بودی و بابا زنده ت نمیذاره.کارم به بستری کشید بااینکه من هیچوقت بااین پسر بیرون نرفتم فقط چت و تماس.خلاصه به پسره گفتم دیگه نیا خونوادم ولی پولی که قرض دادمو پس بده.

گفت باشه ولی نداد. منم عادی ارتباطمو ادامه دادم تا موقعی که دستش بیاد خودشم سرد شد بااینکه من خیلی دوسش داشتم. وقتی خواستم بدونم دلش با دختره هست یا نه بش گفتم برو به دختره پیام بده خودش راضیه که برگردید. پسره هم میرفت پیامش میداد.دختره هم دوست دوستم بود. بم گفت من از همکارات شنیدم که بااونی چون پیامتو رو صفحه گوشیش دیدن. گفتم من کمک مالی کردم و منتظرم بم پس بده. گفت من تموم عشقمو پاش ریخته بودم. دختره اخلاقش با من تند بود انگار. بش گفتم من خونوادم از خونوادت هم سختگیرترن حداقل تو داداش نداری.اون همچناننن بلاگریشو ادامه میداد و به خودش میرسید. یه بارم گفت من میدونم استوریامو میبینه ولی دایورت یعنی بیخیال. البته منم مطمئن بودم این دختر بازم تو رابطه رفته چون هرمدت با یکی دوست میشد.خلاصه دختره رفته در مورد من از دوستم پرسیده.دوستم بش گفته که من دخترخیلی خوبی ام. از اونروز وقتی این دخترو شناختم من اصلا همش تشویش داشتم و آروم نبودم.مخصوصا وقتی پسره میگفت اون از تو موهاش بهتره اون از تو خوش قیافه تره. بااینکه من بش گفتم ما همو دوست داریم بیا برای هم تلاش کنیم و ظاهر هم چیزی نیست اونم به خودش رسیده ولی پسره عاشقش بود.

خلاصه دختره یه باراستوری گذاشت که زباله رو که بندازی دم در ، مهم نیست کی برش میداره. اواخر که انقققد از خودش دابسمش و عکس میذاشت که یه بار نوشت همه اینارو میذارم که یکی ببینه. بالاخره عقد کرد بایکی دیگه. همکارم هم تصادف شدیدی کرد و زمین گیر شد. قلب منم شکسته شد تا ابد❤️‍🩹❤️‍🩹❤️‍🩹

مرسی عزیزم ولی همه آنلاینا تو تاپیکم نیستن

کامنت نمیزارن ولی دارن میخونن

فقط چهار سوال ارزشمند در زندگی وجود داره چی مقدسه؟روح از چه چیزی درست شده؟چی ارزش داره براش زندگی کنی؟و چی ارزش داره براش بمیری؟و جواب همه این سوال ها یکیه فقط عشق🍀
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792