یه سوتی دیگه هم یادم اومد
یه روز که رفتیم سرکار یادم نمیاد به چه مناسبتی جشن گرفته بودن برامون
وقتی دیگه خواستیم برگردیم خونه
یکی از همکارا خیلی لطف داشتن و هر دفعه به من میگفتن که بیاین برسونمتون
خلاصهههه ایشون اومدن گفتن که خانم فلانی جشن امروز خوب بود؟ خوش گذشت؟
من فکر کردم میگه میخواین برسونمتون؟😑😂😂
گفتم نهههه خیلی ممنون وسیله هست
یهو دیدم قیافش خیلی مهربون شد😂برگشت گفت آهااا وسیله هست؟ خداروشکر اگه میخواین برسونمتون راستییی جشن چطور بود
وای من که دوهزاریم تازههه افتاده بود😂آببب شدم
خلاصه دیگه از اون موقع سعی میکنم جلوشون ظاهر نشم😊😂