2777
2789
عنوان

جاریم گفت عروسیم نیاید مهم نیست

| مشاهده متن کامل بحث + 1913 بازدید | 126 پست
مادرشوهرم تا ابد سرکوفتشو میزنه

دو تا موضوع هست

یکی اینکه هر کاری خوشحالتون میکنه انجام بدید

دومی اگر کاری کردید تبعاتش رو هم بپذیرید و بتونید باهاش کنار بیاید. 

حتما شما آدم صبور و متینی هستید و نمیتونید بعدا جواب مادرشوهر رو بدید، پس اینجوری برای آرامش خودتون در آینده بهتر عروسی برید، ظاهر عالی که توجه رو جلب کنه، ولی مجلس رو گرم نکنید و تا آخر یکجا نشسته باشید 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

میدونم الان بهت برمیخوره اما واقعیت اینه غیر از عروس و داماد تو اون مجلس همه مهمونن و تاریخ رو بازه ...

نه عزیزم چرا بر بخوره 

ولی خب پس نباید میگفت که شوهرم پنج نفر رو معطل کنه سفر کاری رو تاخیر بندازه

بعد اینکه دختر دایی نزدیک تره یا برادرشوهر که به خاطرش رفته تاریخ عوض کرده

الان اگه نرم فکر می‌کنه از حسودی نرفتم چون میگفت آخی یه وقت ناراحت نشی عروسی تو اینجوری تدارک ندیدنم ...

بذار هرچی میخاد فکر کنه فکر اون چه تاثیری توی زندگیه تو داره ؟ 

برا من مادرشوهرم مجلس نگرفت ولی برا جاریم گرفت من نرفتم عروسی جاریم چون دیدن نوزادم نیومده بود 

بعد فک میکردم اگه نرم اونا فک میکنن حسودی کردم 

اخرش نرفتم گفتم بذار هرجور میخان فکر کنن 

صدبارم برگردم عب نمیرم عروسی جاریم 

هم درس عبرت شد برا مادرشوهرم که بین پسراش فرق نذاره 

هم جاریم که دیگه با بزرگتر از خودش درست رفتار کنه 

دو تا موضوع هستیکی اینکه هر کاری خوشحالتون میکنه انجام بدیددومی اگر کاری کردید تبعاتش رو هم بپذیرید ...

دقیقا درسته عزیزم 

تازه کلی سختی هست با نوزاد برم شیر خودمو میخوره یک سره باید سینه م دهنش باشه تند تند گشنه ش میشه 

بذار هرچی میخاد فکر کنه فکر اون چه تاثیری توی زندگیه تو داره ؟ برا من مادرشوهرم مجلس نگرفت ولی برا ج ...

درک میکنم چقدر سخته عزیزم آدم تبعیض رو حس کنه 

من بیشتر دلم واسه شوهرم سوخت یه جوری شد وقتی فهمید مادرش طرفداری جاریمو کرد

افرین

الانم کل خونواده همسرم با من سردن البته جاریا از اول سرد بودن مادرشوهرمم که از اول منو نمیخاست و از اول محل نمیداد الان دیگه شدتش بیشتر شده 

منم برام مهم نیستن حتی بهم گفتن تو جز خونواده ما نیستی منم ی نیش خند زدم چون کلا برام مهم نیستن 

دقیقا درسته عزیزم تازه کلی سختی هست با نوزاد برم شیر خودمو میخوره یک سره باید سینه م دهنش باشه تند ت ...

نازی

چند وقتشه؟ 

یادم دخترم 6 ماه بود بردمش عروسی کلی گریه کرد. از صدای بلند و شلوغی میترسید.نوبتی تا آخر مجلس تو ماشین با همسرم مراقبش بودیم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792