هرچی با خودم فکر میکنم بنده بدی برای خدا نبودم حق من همچین زندگی نبود

خیلی دلم گرفته خیلی خیلی خیلی کل زندگیم تو حسرت هستش یک بار تو زندگیمم نشد به چیزی که میخوام برسم فقط یک بار یک بارر هرچقدرر سعی میکنم انسان خوبی باشم با بقیه خوب باشم مهربون باشم با حرفام دل کسی رو نشکونمم تا جایی که میشه با پدر مادرم خوب باشم و هواشونو داشته باشمم زنا نمیکنمم گناه نمیکنم فساد نمیکنممم دل هیچ ادمی رو با حرفام درد نیارم سر کسی کلاه نذارم باز هم زندگی روی بدشو نشونم میده یعنی چی میشد یک بار خدا حال دلمو نگاه میکرد یک بار اون خواسته ای که تو زندگیم بود براورده میشد فقط یک بار؟ کل دغدغه این روزام پسری هست که از خدا میخوام خیلی خیلی میخوامش بینهاییتتتت دلم میخوادش اینقدر خواهش و التماس کردم خسته شدم چی میشد یک بار این یکی حسرت نمیشد من که خواسته ی بزرگی از خدا ندارم:)