مجرد و ناکام بمیر ولی نسل فقیر تحویل جامعه نده. بار کج به مقصد رسید… دل به دل راه نداشت… اتفاقا پول هم خوشبختی آورد…. این است دنیای ما:) goftino.com/c/BVamgS پیام بده😐 تاپیک های سال 99 و 1400 رو گردن نمیگیرم :/
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
قصدم پیر شدن بود ! اما به پایت ،نه ب دستت 🥀- درد ها دادی ولی درمانی هنوز 🍂- میگفت: ترسی از کسی نیست، ولی احترام قشنگ تره🌝- از رفتار آدمها ناراحت نشو، آگاه شو🖤- به دور شدن نیاز دارم..دور شدن از خونه، خانواده، از دوست و آشنا از غم و دلتنگی از استرس و اضطراب، از آدمها، واقعاً به یه دور شدن اساسی نیاز دارم🌕🖤|•••- گاهی وقتا لازمه اشتباه کنی تا ببینی کی کنارته!🎈 از قوانین زندگی: هرچی کمتر بدونی اعصابت راحتتره 🌀•ولی حالم یه جوریه که وقتی یکی ازم میپرسه مشکلت چیه نمیتونم بهش بفهمونم چی داره بهم میگذره، حتی نمیتونم برای خودم توضیح بدم🔸️- آدما رو نمیشه فهمید؛ هر کسی درون خودش یه آدم دیگس🙂چرا کنار بیایم وقتی میشه کنار بزاریم❓️شمام حس میکنین زندگی داره خیلی سریع پیش میره و سنتون الكی الكی هی زیاد میشه 🛌یکی از کدهای تقلب زندگی اینه که : تقریبا هیچکس به شما اهمیت نمیده، معدود آدمایی هم که اهمیت میدن در صورت بروز مشکل حاد تقریبا هیچ کاری جز غصه خوردن ازشون برنمیاد🥀 جدا مراقب خودتون باشید. مراقب جسمتون، مراقب ذهنتون، مراقب سلامت روانتون🌿.تو شلوغش نکردی، همه ما درجه های مختلفی از حساسیت رو داریم. اگه چیزی تو رو اذیت کرده یعنی برای تو اذیت کننده بوده و نیاز نیست بیش از حد توضیح بدی😊 یه چیزی بهت بگم عزیزم؛ هیچکس حق این رو نداره که قضاوتت کنه، چون هیچ کسی واقعا نمیدونه که تو چی کشیدی، اونا شاید جریان ها رو شنیده باشن ولی «اون حسی که تو قلبت احساسش کردی رو احساس نکردن🫂میدونم نمیخوای اینو بشنوی، ولی آدما به تو وفادار نیستن، به نیاز هاشون از تو وفادارن. وقتی نیاز هاشون تغییر کنه وفاداریشون هم تغییر میکنه.⏳️
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی