و خودت میدونی که این ذهنیت توئه که داره بزرگش میکنه؟.خودتی که بهش شاخ و برگ میدی.
شوهرمن یه جمله ای رو همیشه میگه.
میگه آدما اگه خودشون نخوان که مریض باشن،هیچوقت مریض نمیشن.
این مریضی روحی توی روح ما مونده چون باهاش خو گرفتیم.
یکبار باید بخوای از ته دل بخوای که نباشه.
برای نبودنش تلاش کنی تلاش سخت.تابتونی این دختر افسرده ای که همراهت رشد کرده رو با دستات خفه کنی
دیوونه خب چرا نرفتی...
چی بهتر از دل آدم...
امروز داشتم به مامانم میگفتم میخوام برم گیتار بخرم بشینم تو خونه برای خودم ساز بزنم ارزومه.
خیره خیره نگام کرد گفت خب چرا الان داری میگی...گفتم مگه ما اونموقعا جرات داشتیم حرف بزنیم!!
انکار کردن جزئی از روند درمانیه بیماری روحیه.
انکار میکنی که هست.
بهش فکر نمیکنی.
میری دنبال چیزایی که حال دلتو خوب میکنه.
چون دیگه اون فرد دوم نیست که بهت حمله کنه جلوی احساساتت رو بگیره.
سالها صبر میخواد تا اون انکار بشه وجودت.
ولی توی این مدت باید خیلی مواظب خودت باشی.
از منفیجات دوری کنی.ازچیزایی که وایب بد میده دوری کنی.از چیزایی که تورو یاد اون موقعیت میندازه دوری کنی.
نه مامان بابام کاری نداشتن اصلااا
دبیرام نذاشتن که حیفه..
خودمم تحت تاثیر قرار گرفتم
خدایی تو درسم خوب بودم،از همین دوستمم همیشه بهتر بود نمرات و معدلم،پارسال درس نخوندم خوب.. بازم اون شدم ک خوب بود یجورایی،ولی به کسی نگفتمش،چون ازم انتظار نداشتن
اما از خودم تعریف نمینم،ولی استعدادم تو ورزش یچیز دیگه بود..
نزدیک به 7سال تمام مسابقات شنای شهر و استانمونو خودم اول بودم،هرسری رکورد دفعه قبلمو میزدم،تا امسال قبل کنکور بدون تمرین رفتم (1سال برای کنکور نرفته بودم تمرین)دوم شدم،بخاطر اینکه منو برده بود 3تا 1تومن از افراد مختلف جایزه گرف :)،ولی بازم رکوردمو نزده..
فوتبالم 2بار اکادمی ملی دعوت شدم،سال اول پام شکست،سال دوم دستم..
باز هم دارم میگم اینها همه اثرات اینه که تو نمیخوای.
از درونت نمیخوای.
وقتی از ته دل بخوای میشه.
بدتر از اینی که میگی دیدم با همین روال خودش رو ترمیم کرده.
تو با همین منه افسرده ی منزویه بی حال و بیمدار خوشی.بهش دل بستی.روحتو باهاش تقسیم کردی.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز