رفتم ی چیز ازش بخوام،دیدم داره با ی ولی صحبت میکنه(پدر دوست صمیمیم،دوست پدرمم هست)
من مدرسه نمیرفتم پارسال،هی معاون اعتراض میکرد ک بچها ولیاشون زنگ میزنن،نگو ایشون بودن..درصورتی ک دوستم خودشم مدرسه نمیومد
بعد این دوستم درساشو کم گرفته بود،پدرش داشت به معاون میگف خانوم فلانی مثلا یلدا رو روحیش تاثیر میزاره معدلش کم بشه ،(خیییلی به دختر بها میداد ،دخترشم از این خودشیرین پاچه خوارای معلم که باباش برا نیم نمره 25صدم زنگ میزد معلما)
خانوم فلانیم میگف خیالتون راحت من با دبیرا صحبت میکنم بهش نمره بدن،ما رو یلدا خیلی حساب باز کردیم،که رتبه خوبی بشه ،و از اول سال هرچی یلدا گفته قبول کردیم(یلدا از کسی دیگه ای زرنگتر نبود،فقط خودشیرین بود معلما هواشو داشتن)
بعد داشت میگف ما زیاد رو کسی حساب باز نمیکنیم،تمام معلما رو یلدا شرط بستن و ما نمرهای مستمرشو 20 میکنیم
(همه مدت چون داشت ببرگه کپی میکرد باصدا بود گوشی)
منم نزدیکای پریودیم بود،اینارو شنیدم انقددد گریه کردم ..
بعدشم کارنامهای مستمر نوبت اومد ،ما هردو ادبیات 18.5شدیم من همون دادن اونو20 کردن
برای مستمرای نوبت دومم اون مث من مدرسه نمیرفت
مستمرای من 14،16شد ،اون هممممش 20
انقد اذیتم کردن سر مدرسه رفتن،به اون هیچی نمیگفتن
اخرشم 6000شد تعهدی پزشکی رفت
منم یکمی از اون بالاتر شدمم،تعهدیارو کلا نزدم،بغیر از تعهدیای دندون.ولی نیاوردم،پشت نشستم