نمیدونم چجوری تا اونموقع تحمل کنم و دووم بیارم
چجوری سکوت کنم!!!
راستی اگ میگم تا عید چون دوریم خانواده هامون تو یه شهرن 20 ساعت فاصله داریم باهاشون
چون دوریم عید میریم میبینمشون
دلیل طلاققم اینه ولی هنوز ب شوهر احمقم نگفتم 👇👇👇👇
شش ساله تو عذابم
شش ساله همه جوره پای شوهرم وایستادم
شش ساله با خانوادش زندگی میکردم با دو تا بچه چندین بار از خونه بیرونمون کردن بازم رفتیم پیششون
چون شوهرم عرضه مستقلی رو نداشت
من خستممممم
خستم از اینکه 8 ماهی نشده خونمون جدا شده بازم شوهرم میگ نه مامان و بابام تنهان باید بریم سر خونه پرستاریشون کنیم میگ باز برگردیم
خستم از شوهر پول پرست حتی حاضره زندگیش خراب کنه و شده از هم بپاشه ولی بره سر خونه باباش ک یه زمین 500 میلیونی بهش برسه
زندگیشو میفروشه به 500 میلیون
خستممم از خانوادش ک همش پرشش میکنن خاهراش میگن حق نداری خونه بسازی بیا پیش مامانو بابامون
خستمم از اینکه طلاهامو داد زمین خرید ک خونه بسازه برامون الان میگه نه نمیسازم خونه بابام هست!!!
خستم از لینکه منو اورده یه شهر غریب ک 20 ساعت دورم از خانوادم
خستم از اینکه میگ حق نداری کادو زایمان خاهرتو ببری چون خاهرت تو حیاط پدرشوهرشه و... نمیریم خونه مردم
کلا خستم