خواهرشوهرای من نه تنها کارای جاریم رو انجام میدن که حتی کار به جایی رسیده که جاریم گفت پاهام زیاد تو کفش بوده خسته است خواهر شوهرم نشست پاهاش رو ماساژ داد! قشنگ رفتاراشون در مقابل جاریم عین کلفت هاست.
بعد در مقابل جاریم حتی یه لبخند به اینا نمیزنه!
والا شوهره من تک پسره عزیزه یه طایفم هست اما مادرش و خاهرش چشم دیدن منو ندارن
آره منطقیه حرفت،درسته
این و قبول دارم چون خودم دارم تجربه میکنمش ولی خب منم نسبت ب جاریم محبت و لطف بیشتری دارم ب خانواده همسرم
نه ایطور نیست من میدونم مامانم داداش بزرگم رو بیشتر دوست داره ولی زن داداش کوچیکم رو بیشتر دوست داره
یا پدر شوهرم از ده فرسنگی معلومه همسرم رو بیشتر از بقیه پسراش دوست داره ولی جاری دومیم رو بیشتر دوست داره
ما وتا جاریم تا حالا رو به دوسال هست عقد عروسی کردم یه بار جشن عروسیم دیدمش یه بار خونه مادر شوهرم دوبار دیدمش تو این دوسال دیگه من که نمیبینمش وارتبلطی نداریم دیگه مهم نیست کی عزیزتره برام حتی اون هزیز ترم باشه بازم مهم نیست حوصله دارین مهم این پیش همسرت عزیز باشی
نه ندیدم اینو
نخ اتفاقا والا میگن اومدی ازمون جداش کنی....
من که امادگیشو دار میدم به خودم یواش یواش به پسرم .چون میدونم قراره چیزایی ببینیم که شاخ درمیاریم. با ابنکه نوه اول بود یه مهمونی ندادن برا نوه شون. چون شغل شوهرم یکی بود با باباش ...... بماند درهر حال همونیه که شما گفتی ادم وقتی پسرشو دوست داره احترام زنشم داره.
آره صد در صد
والا من برادرشوهرمو بیشتر دوس دارن ولی منو بیشتر از جاریم دوس دارن و احترام میذارن بنظرم ربطی نداره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز