راه حل بدین لطفا مادرشوهر

مال منم همین مدلیه من بهانمیدم 

ما منم همینجوریه همیشه جواب میدم 

مادرشوهر من بمیرمم زنگ نمیرنه

اگه تونستم حتمابرمیدارم اصلااینجوری نیستم جواب ندم ولی همیشه نگرانه پسرشه اگه زنگ زدشوهرم جواب ندادمنومیبنده به زنگ بعدمن اگه گوشیم خاموش بودیابه هردلیلی نتونم جواب بدم ناراحت میشه منم دلیلمومیگم به این دلیل نتونستم بعداون فکرمیکنه مثلااین سری اینجوری گفت دیگه همیشه حاضرم به جواب دادن منم واقعااگه نتونم بازجواب نمیدم یا هم اگه تواون لحظه جواب ندادم حتمابعدش تماس میگیرم دیگه جای حرفی نمیمونه

مادرشوهر من بی اجازه میاد تو خونه ام از خواب بیدارم میکنه امروز در زد باز نکردم خودش اومد داخل تو اتاقم دید خوابم صدام زد منم اصلا ب رو خودم نیوردم  

مال من نگران خودم نمیشه هروقت نگران میشه زمانیه که شوهرم جواب نمیده وگرنه خودمم بمیرم نگران نمیشه

بگو دستم بند بود ، حموم بودم ، گوشیم سایلنت بود ، خواب بودم. چند بار اینطوری بگی عادت می کنه 

من اگه زنگ بزنه جواب ندم که خیلی کم پیش میاد جواب ندم،وقتی بهش زنگ بزنم میگه ببخشید دخترم حتما بدموقع بهت زنگ زدم که نتونستی جواب بدی،کلا خیلی فهمیده و باشعوره منم خیلی دوسش دارم،حتی هفته ی پیش با زنگ زدنش شد فرشته ی نجاتم،ولی سعی میکنم در هر شرایطی جواب بدم تماساشو مگه اینکه متوجه تماس نشم

منم نزدیکشونم هرچی گفتن روزاول یه کلیدزاپاس بده دستمون ندادم بهانه اوردم هیچی نگفتن دیگه ولی ازقبلش شوهرمم اماده کردم چون یه بارداخل یکی ازاتاقاشون بودم اونجازندگی میکردم بعدمنو شوهرم لخت روتختمون بودیم خداشاهده پدرشوهرم یه نفراومده بودخونرونگاه کنه میخواستن بفروشن بدون درزدن ویاخبری بدن درروبازکرداومدن داخل منم تنهاکاری کردم رفتم زیرپتو

چرا بعضی وقتا میرم دعوتی یا کسیو دعوت میکنم خوشم نمیاد زنگ بزنه 

اخه روز شاید ۱۰بار زنگ بزنه

یا خدااااا این دیگه چجورشه!!!شوهرت چیزی نگفت به پدرش؟؟؟؟

[QUOTE=364382706]یا خدااااا این دیگه چجورشه!!!شوهرت چیزی نگفت به پدرش؟؟؟؟[/QUOTEمن خودم به مادرشوهرموخواهرشوهرم گفتم امابه دل نگرفتم چون پدرشوهرم ادم خوبیه روقصدوقرض میدونستم اینکارونکرده ادم خیلی ساده ایه ولی این موضوع باعث شددیگه مستقل بشیم ولی ناراحتم حقیقتانشدم چون میدونستم چجورادمیه