اذیتم.
هر روز با بیماری های مختلف دخترم دست و پنجه میزنم.
دارم از پا میفتم.گرونیه.سختمه.
اگه این عدالته.اگه این حق منی هست که کارگرم و چند شب دیگه هم شب یلداست پس تف توی عدالت این دنیا.
تف توی ذات حاکمان دنیا و نظام های فاسد و این فسق و فجوری که راه انداختن.
خدایا خودت نظری کن به من
من داشتم و زاییدم
اما الان نمیرسه ندارم.. ناشکری نباشه چون تنها داراییم بچمه ..ولی این حق نیست .
خیلی وقته زنانگی یادم رفته..حتی رنگ آرایشگاه رو برای هیچ کاری به چشم نمیبینم.حتی موهای صورتم مثل پشم میاد و جمع میشه و مثل سگ با ژیلت یا تیغ مکینه میزنم.
کلی تلاش کردم
دستفروشی کردم
شیرینی پختم و فروختم توی همین نی نی سایت.
و هر هنری که بگید ..
از تلاش دست برنداشتم..
دستشویی بیمارستان گندیده و کثیف تمیز کردم...اما...
اگه لقمه ای نون دارین و اگه زندگی عادی ایی رو میگذرونید همین الان بگید شکر . چون فقر بد دردیه.بد