می دونم چقدر سخته دوسش داری و اونم این کار هارو میکنه
من خودم قبلا طلاق گرفتم...همسر سابقم خلی اذیتم کرد.. گفته بود دوست دخترش و نمی تونه فراموش کنه...حالا من از هر نظر ازش سر بودم...معلم بودم و خانوادم هم همه معلم و ف هنگی...نمی دونی چه بلاهایی سرم آورد....خودش گفته بود انقدرراذیتت میکنم که جدا شی... جدا شدنمون معمولی هم نبود.... پیام های من و پخش کرد ... ازم شکایت کرد از پدر ومادرم .... خیلی خون به جگرم کرد...یه مدت بعد طلاق هم تو محل کارم یه همکار داشتم که خیلی بهم تیکه مینداخت ...تا اینکه با شوهر فعلیم آشنا شدم که فکر می کردم باهاش خوشبخت میشم....آرزوم بود خونه زندگی داشته باشم...اونم یک ماه بعد ازدواجمون شانس من مریض شدم و شوهرم و خانوادش هرچی از دهنشون درومد بهم گفتن...تحقیرم کردن....دو سال ونیمه از ازدواجم میگذره ومن همچنان بیمارم ..هزار بار دکتر و ... تا اینکه میخواستم خودکشی کنم...گفتم برای آخرین امیدم برم کربلا دست به دامن پسرای حضرت زهرا شم...
اینارو گفتم بهت بگم مراقب سلامتیت باش...یه زن سالم همیشه قوی هست و از پس هر کاری بر میاد... می دونم سخته ..می دونم به شدت وابستشی....اما لیاقت تو اینکه با کسی باشی بهت احترام بزاره ...دوست داشته باشه.....آدم تو عقد فکر میکنه اگر ازدواج کنه همه چی درست میشه اما نه تنها درست نمیشه که بدتر میشه...تصمیم بگیر بزازیش کنار...مدام به بدی هاش فکر کن...نماز بخون و با خدا درد و دل کن....مطمئن باش بلاخره فراموش میکنی...یه هفته گریه میکنی یه ماه اصلا یسال ...اما خودت و همین حالا از جهنمی که درش هستی نجات بده و فقط فکر پیشرفتت باش