یه جوری آشفته ام
در دو دسترس ترین وجودم یه گردبادی در حال شکل گرفتنه
بشنو این نکته که خود را زِ غم آزاده کنی، خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
آخرالامر گِل کوزه گران خواهی شد، حالیا فکر سبو کن ک پر از باده کنی
خواهی ک جهان درکف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش ک خواهان تو باشد
خاک خواهی شد
از رخ آیینه ها هم پاک خواهی شد
چون غباری گم، سرگشته در افلاک خواهی شد
(اینقدر غصه نخور و فکر های الکی رو توی ذهنت بررسی نکن، تهش همه چیز تموم میشه)
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
گر پرده برافتد نه تو مانی و نه من
دائما يكسان نماند حال دوران غم مخور
متناسب است و موزون حرکات دل فریبش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز