حق با شوهرت هست توی این گرونی و کار و خستگی بخاطر دل شما میخواد با هواپیما ببردتت که پدرت رو ببینی ایشون هم از کار و زندگی میفته واقعا بهت احترام گذاشته که ببردت خیلی از مردها این کارو نمیکنن واقعا .وقتی میبینه شما دنبال عکس و لباس نو و این تشریفاتی هرچقدرم بگی بخاطر دل بابام هست تو کتش نمیره حقیقتا. گفتن نداشت این حرفها میرفتی اونجا نهایت تو عمل انجام شده میرفتی ی لباس میگرفتی هرچند واقعا ن لازمه ن واجب
این مقایسه ها رو بذارید کنار پدر همدیگرو و مث پدر خودتون ببینید
فرادا روز خودتون نادر شوهر یا مادر زن میشید
پس اسی موضوع سفر الانت و لباس نیست
با عشق بشین کنار همسرت دستش و بگیر تو چشماش نگاه کن و بگو که دوسش داری اصلا باهاش لج نداری دوست نداری ناراحتش کنی
تاثییرشو شاید یهو نبینی اما کم کم این لجبازی و بچه بازیا از بین میره
ماشاله اسی معلومه خیلی زبونش تندوتیزه.همش هم ادعا میکنه فامیلش درمقابل فامیل شوهرش ملکه انگلیس هستن.اینقد باشوهرت تندی نکن.درمقابل شوهر اسی هم حرف بدی زده یعنی که انتظار داشته زنش گریه وزاری کند وخدانکرده بگه بابام فلان شده تا این دلش بارفتن او راضی بشه.حالا یعنی هرکی مریض توی خونه داره بایدغمبرک بگیره.بگو ازخدات باشه من دلم شادباشه.چرا انتظار غم وغصه داری
حرفت به جا و به موقع نزدی اصلا اسم یلدارو نمیاوردی میگفتی عزیزم الان که می‌خوایم بریم همه دور همن احساس میکنم لباسم مناسب نیست الان شرایطش داری بریم خرید اگه میگفت نه میگفتی خب یه فکری میکنم یا پیشنهاد بده پس چی بپوشم اینطوری اونم میدید حرفت منطقیه احتمال خیلی زیاد موافقت میکرد
اینا رو شوهر من جواب نمی‌ده اصلا ...همین الان گفتی فرهنگتون فرق داره و شوهرت پذیرفته چرا شوهر من فک میکنه باید غین‌اونا باشم که پدربزرگش مریض بود همش بالا سرش گریه میکردن و زار میزدن ما اینجور نیستیم خوب
