ما خونمون ویلاییه و همسایه دیوار به دیوارمونم همینطور.
این همسایمون پسرشو ۱۵ سال پیش زن میده .از زنش بچه دار میشه. به خاطر مشکل روانی مرده بعد دوسال طلاق میگیرن و مادره بچه رو قبول نمیکنه. بچه میره پرورشگاه.
حالا این پسره با پدر مادرش در جوار همسایگی ما زندگی میکنن.
این پسره الان ۴۵ سالش شده و روز به روز دیوونه تر میشه. قرص میدن بهش ولی بازم دیوونس.
یهو میبینی داد میکشه. با صدای بلند حدف میزنه. جوری که ما ازینور میشنویم .
توی تابستون توی حیاط میشینه و گاهی صدا درمیاره .
همش دلم میخواد برم تیمارستان زنگ بزنم مامانم نمیزاره.
من موندم پدر مادرش چرا کاری نمیکنن .چرا نمیبرنش جای دیگه؟
راه چاره ای چیزی دارین ب من بگید؟