چون فقط به فكر خودش بود
مكالماتمون فقط حول محور اون بود
اصلا اجازه نميداد منم از خودم بگم
انگار فقط زنگ ميزديم كه بشينيم راجب اون حرف بزنيم
اگه يه سوالي حرفي ميزدم از خودم
ميگفت اينارو ولش كن بذار من بگم
باز ميرفت سر مسائل خودش
ديگه خسته شدم ازش
اين دوستي هيچ نفعي برام نداشت
البته اونم ديگه پيگيرم نشد