شوهرِ دوستم و دوستم🙄موضوع دارکه

چت کردن با دوستم اخیرا رو مخمه

اینکه هروقت حرف می‌زنیم همش حرف شوهرشه ، همش میگه محمد فلان محمد بهمان انگار کو....ن آسمون پاره شده فقط شوهر این افتاده پایین 

ما چون قبلا ی شهر کوچیک زندگی کردیم من و دوستم خانوادگی همو میشناسیم و شوهرش کاملا من و خانوادم رو میشناسه.

من نمی‌دونستم دوستم انقد پرت و خنگه!

یبار که داشتم ویس میدادم به دوستم ، منم که کلا آدم راحتیم و با دوستام همه چی رو میگم ، بعد چندتا ویس فهمیدم دوست احمقم پیش شوهرش ویسامو گوش می‌داده و اونور هم شوهرش ویس میداد دیگه ...

و از همه بدتر دوستم پیش شوهرش راجع ب سیاست های زنانه با من حرف میزد! 

این روز گذشت و بعد چندوقت دوستم یهو اومد پیام داد عکست رو از پروفایلت بردار!

(من عکسام پروفایلمه و چون فقط برا مخاطبینم پروفایلم باز میشه راحتم و عکس بدون شال هم میزارم.)

پرسیدم چرا؟ گفت آخه محمد میبینع گناه داره!

گفتم نگران نباش من برام مهم نیست اینچیزا

ولی حسابی بهم برخورده بود و باهاش که صحبت کردم عذرخواهی که نکرد هیچ و گفت من گفتم شاید ندونی کسی پروفایلت رو میبینه و گناه داره وگرنه محمد قبلا دیده

گفتم من آگاهم کسی پروفایلم رو میبینه تو نگرانی شوهرت نبینه گوشیتو بهش نده یا شماره منو حذف کن تا نبینه!

گفت نه محمد که نمی‌بینه واسه خودت میگم!

خلاصه گذشت من کمتر سراغشو گرفتم 

از قبل تایپ شده 

تا دیروز که استوری گذاشته بود اینستا منم ریپلای زدم (حالا نمی‌دونم چرا یا فراموش کرده بودم چیشده پیج کاری شوهرش رو فالو کردم بدون هیچ قصد و غرضی ک شوهرش هم منو فالو کرد)

باهم صحبت کردیم گفت برم حموم میام

منم گفتم باشه برو 

ک دیدم جواب داد فکرکردم حتما نرفته حموم هنوز

یکم باهم چت کردیم

دوتا حرف زشت پروندم که یهو جواب داد فلانی رفته حموم( شوهرش بود داشت باهام چت میکرد)

منم گفتم ببخشید 

حسابی اعصابم خورد شد.

بازم با دوستم حرف زدم گفتم چرا اینکارو کردی محمد نباید جواب پیام منو میداد و اینا ، به ی ورش گرفت

الان رفتم اینستا دیدم شوهرش بازم درخواست فالو داده

نظر شما چیه؟ چخبرع؟ من چکارکنم؟🥲🥲🥲