زندگیم رو جهنم کردی.
میرم مسافرت کوفتم میکنی تو مهمونی میشینم کوفتم میکنی.
تموم دیروز بعد از ظهر و دیشب رو عذابم دادی. تموم شب دلم درد میکرد و خجالت میکشیدم.
این چه ارثی بود که به من رسید. مادرم داشت و میدونم پدر بزرگمم داشت.
چقدر خسته ام. چقدر از قضاوت بقیه بیزارم. حتما تو دلشون میگند چرا یهویی بلند میشه چرا انقدر میره دسشویی چرا فلانه چرا بهمانه...
اه که چقدر خسته ام چقدر ازت بدم میاد. کاش هیچ وقت به دنیا نمیومدم کاش...