2777
2789
عنوان

بنظرتون دخترمو تنها بزارم

288 بازدید | 13 پست

دخترم 1 سالس خوابه سرویس اون یکی دخترم نیومده تا مدرسش پنج دقه راهه بنظرتون بیدارش کنم ببرمش یا بزارم بخوابه زود برگردم اخه سرده بیدارشم کنم بدخواب مبسه

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

فرض کن از بدشانسی دقیقا همون تایم بیدار شه

سکته میکنه بچه

تروخدا نکن اینکارو

سرما بخوره بهتر از اینه که فوبیای این ترس تا اخر عمر توو جونش بمونه

خودت بعدا اذیت میشی

اگه طبق روال همیشه ش میدونی بیدار نمیشه برو زود برگرد 

‏200 سال پیش وقتی آمریکایی ها در لجن و کثافت زندگی میکردند ایرانیان مسواک میزدند.200 سال بعد وقتی آمریکایی ها کره ماه را فتح کردند ایرانیان همچنان مسواک میزدند!! آخه بهداشت خیلی مهمه

ببرش بنظرم 

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...

کم اتفاق بد نیفتاده 

بچه ی کوچیک رو ی لحظه هم نمیشه ازش غافل شد

با لایک  و   ریپ هیچ مشکلی ندارم تا جایی ک میتونی بلایک و بریپ. کاربر نه جدید نه قدیم. جزو تعلیق شده ها نیستم. حامی حقوق حیوانات . نام کاربریم «مستوک» اسم مستعار یک شخص خاص ک دیگه نیست. با من دعوا نکنید بچه خوبی هستم.سایت خنده داری تاسیس کردید تشکر. کاربری هم دستِ پنجاه نفره تو هم خواستی بیا بهت قرض بدم. الکی گفتم جدی نگیر   به هیچکی نمیدمش. حالام گزینه بستن رو بزن تموم شد       

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792